1. خانه
  2. /
  3. بلاگ
  4. /
  5. «نادین گوردیمر»: نبرد ادبیات و آپارتاید

«نادین گوردیمر»: نبرد ادبیات و آپارتاید

Nadine Gordimer

«گوردیمر» جایزه‌ی «نوبل ادبیات» را در همان برهه‌ای به دست آورد که حکومت آپارتاید و نظام نژادپرست در آفریقای جنوبی از بین رفت.

«نادین گوردیمر» که جایزه «نوبل ادبیات» را در سال 1991 به دست آورد، در دوران «آپارتاید» در آفریقای جنوبی به دنیا آمد، و در طول مسیر حرفه‌ای خود، از توانایی هایش در نویسندگی استفاده کرد تا توجه جهان را به مسائل و اختلافات نژادی در این دوران پرآشوب در کشورش جلب کند. با این مطلب همراه شوید تا درباره‌ی زندگی شخصی و حرفه‌ای این نویسنده‌ی تأثیرگذار و توانمند بیشتر بدانیم.




خلق کتاب‌های متعدد درباره «آپارتاید»

«گوردیمر» در 20 نوامبر سال 1923 در شهر «اسپرینگز» آفریقای جنوبی، و در خانواده‌ای مهاجر به دنیا آمد. پدربزرگ مادری او به عنوان یک مستعمره‌نشین و به منظور یافتن الماس، از انگلستان به آفریقا نقل‌مکان کرده بود. در طرف دیگر، پدرش نیز برای فرار از «لیتوانی» و آزار و اذیت های مذهبی، به آفریقا آمده بود.

زندگی و محیط پیرامون «گوردیمر»، تأثیرات زیادی بر آثار ادبی او گذاشت. او بیش از بیست کتاب نوشت، از رمان و داستان کوتاه گرفته تا مقاله های سیاسی و نقد ادبی. آثار داستانی «گوردیمر» اغلب به کاوش در زندگی در دوران «آپارتاید» می پردازد. اولین اثر انتشار یافته از او، مجموعه‌ای از داستان های کوتاه به نام «رو در رو» است که در سال 1949 به چاپ رسید. 

«گوردیمر» در مصاحبه‌ای با «نیویورک تایمز» بیان کرد که او هیچ وقت قصد نداشت که نویسندگی را با نوشتن درباره‌ی «آپارتاید» آغاز کند، اما پس از مدتی متوجه شد که بدون پرداختن به این موضوع، نوشتن درباره‌ی آفریقای جنوبی برایش امکان‌پذیر نبود. او در این باره می گوید: «من ذاتا آدمی سیاسی نیستم. فکر نمی کنم اگر هر جای دیگری زندگی می کردم، نوشته هایم تا این اندازه بازتابی از سیاست می شد.»


ممنوعیت رمان‌ها در آفریقای جنوبی

«گوردیمر» در دانشگاه «ویت واترز رَند» در شهر «ژوهانسبورگ» حضور یافت اما پس از یک سال از ادامه‌ی این مسیر انصراف داد. او تصمیم گرفت تا حرفه‌ی نویسندگی را به شکل جدی دنبال کند، و با تمام توان به کاوش در ظلم و ستم موجود در کشورش پرداخت و هر کتاب خود را بدون هراس از عواقب احتمالی آن نوشت. 

اما سه مورد از کتاب های «گوردیمر» در کشورش ممنوع اعلام شد: «جهان بیگانگان»، «جهان بورژوازی متأخر» و «دختر برگر». هر سه این رمان ها، کاراکترهایی را به تصویر می کشیدند که در حال مبارزه با «آپارتاید» بودند. علاوه بر این، رمان «خانواده جولای» نیز داستانی مربوط به همین دوران را روایت می کند اما با نقش های معکوس، جایی که اکثریتِ حاکم توسط یک رژیم مستبد جدید مورد ظلم قرار می گیرد.


به پدر و مادرم می گفتم که برای درس خواندن به خانه‌ی دوستی می روم، و سپس راهم را می کشیدم و به سینما می رفتم. تقریبا از یک سال پیش ورود ما به سینماها آزاد شده بود. این آزادی که برای خودم قائل می شدم، دو فایده داشت: در رفتن از درس و مشق، و نشستن در صندلی مخملیِ خرمایی‌رنگ یک سینما در محله‌ی سفیدپوست ها. پدرم ثروتمند نبود ولی او و مادرم دل‌شان می خواست که روزهای جوانی خواهرم و من کمتر دچار تنگناهایی باشد که خودشان در جوانی به خاطر محرومیت های تحمیل شده بر جیب های خالی، با آن ها دست به گریبان بودند، و پول توجیبی من در مقایسه با وضع مالی بی‌ثبات آن ها در آن زمان، بسیار سخاوتمندانه بود.—از کتاب «داستان پسرم» اثر «نادین گوردیمر»




کسب جایزه نوبل ادبیات

«گوردیمر» علاوه بر کسب جایزه‌ی «پولیتزر» در سال 1974 به خاطر کتاب «محافظه‌کار»، در سال 1991 موفق شد جایزه‌ی «نوبل ادبیات» را نیز از آن خود کند. رمان های «گوردیمر» جرأت ورود به قلمروهایی را داشتند که اکثر افراد از پرداختن به آن ها می ترسیدند، چون عواقبی همچون سانسور آثار و همچنین آزار و شکنجه در انتظار آن ها بود. «آکادمی نوبل» در مورد انتخاب «گوردیمر» بیان کرد: «مشارکت های پیوسته‌ی او در حمایت از ادبیات و آزادی بیان، در حکومتی پلیسی که در آن سانسور و توقیف کتاب ها و انسان ها وجود دارد، او را به بانوی اول ادبیات آفریقای جنوبی تبدیل می کند.»

«گوردیمر» اولین زنی بود که پس از 25 سال، جایزه‌ی «نوبل ادبیات» را به دست می آورد؛ آخرین بار قبل از او، شاعر آلمانی «نلی زاکس» در سال 1966 موفق به کسب این جایزه شده بود. «آکادمی نوبل» هنگام توصیف آثار «گوردیمر» نوشت: «او به شکلی کاملا بی‌واسطه درباره‌ی روابط شخصی و اجتماعیِ بسیار پیچیده در جامعه‌ی خود می نویسد. با این که او یک فعال سیاسی به نظر می رسد—و طبق همین رویه عمل می کند—اما اجازه نمی دهد این موضوع لطمه‌ای به نوشته هایش وارد کند.»

«گوردیمر» جایزه‌ی «نوبل ادبیات» را در همان برهه‌ای به دست آورد که حکومت آپارتاید و نظام نژادپرست در آفریقای جنوبی از بین رفت.




علاقه به رقص در کودکی

«گوردیمر» در کودکی عاشق رقصیدن بود و آرزو داشت که به یک بالرین تبدیل شود. او در مصاحبه با «پاریس ریویو» در این باره بیان می کند: «من عاشق رقصیدن بودم. و هنوز می توانم آن لذت را به خاطر آورم، احساس رهایی، و استفاده از بدن به همان روش.»

«گوردیمر» اما به خاطر بزرگی تیروئید، ضربان قلب سریعی داشت و اگرچه این موضوع خطرناک نبود، اما مادرش به مسئولین مدرسه گفته بود که اجازه ندهند او بدود و شنا کند—یا هر کار دیگری که از نظر فیزیکی، فعالیت زیادی را می طلبید. مادرش سرانجام به او گفت که باید دست از رقصیدن بردارد و حتی او را در یازده سالگی از حضور در مدرسه منع کرد. «گوردیمر» به مدت یک سال، از تحصیلات دور بود و وقت خالی خود را با خواندن تعداد زیادی کتاب گذراند. 


روزی روزگاری در زمان ما زلزله‌ای به وقوع پیوست. قدرتمندترین زلزله از زمان اختراع مقیاس ریشتر. همان اختراعی که این امکان را برای ما فراهم کرد تا هشدارهای ویرانگر را اندازه بگیریم. این زلزله باعث وارونه شدن فلات قاره شد. لرزش های این چنین اغلب موجب سیل و طغیان آب می شوند. اما این غول مهیب این بار برخلاف همیشه عمل کرد و اقیانوس را به سان نفسی عمیق برکشید. پنهان‌ترین لایه‌ی این دنیا آشکار شد. کشتی هایی شکسته و به گِل نشسته، سر در خانه ها، شمعدان چند شاخه‌ی سالن رقص، کاسه‌ی دستشویی، صندوقچه‌ی دزدان دریایی، صفحه‌ی تلویزیون، دلیجان پست، بدنه‌ی هواپیما، توپ جنگی، پیکره‌ی مرمرین، کلاشینکف، بدنه‌ی فلزی اتوبوسی پر از توریست، سنگ آب غسل تعمید، ماشین ظرفشویی اتوماتیک، کامپیوتر، شمشیرهای پوشیده شده در غلاف، سکه های تبدیل شده به سنگ.—از کتاب «آوای لطیف اهریمن» اثر «نادین گوردیمر»




ارتباط با «نلسون ماندلا»

«گوردیمر» علاوه بر داستان های خود، تلاش های دیگری را نیز برای مشارکت در مبارزه علیه «آپارتاید» به انجام رساند. در زمان «محاکمه ریونیا» در سال 1963 که به زندانی شدن «نلسون ماندلا» و عده‌ای دیگر از فعالان سیاسی انجامید، «گوردیمر» به خلق آثاری با رگه های زندگی‌نامه در مورد «ماندلا» پرداخت تا توجهات بیشتری را نسبت به آن محاکمه جلب کند.

اما این ارتباط یک طرفه نبود: «نلسون ماندلا» در زندگی‌نامه‌ی خود بیان کرد که در دوران حضورش در زندان، رمان های «گوردیمر» را می خوانده است. «ماندلا» در این مورد بیان می کند: «سعی می کردم کتاب هایی درباره‌ی آفریقای جنوبی یا از نویسندگان اهل آفریقای جنوبی بخوانم. تمام رمان های ممنوع شده‌ی «نادین گوردیمر» را خواندم و چیزهای زیادی در مورد احساسات سفیدپوستان لیبرال آموختم.»

«گوردیمر» بعدها به «کنگره ملی آفریقا» پیوست که هدفش مبارزه با «آپارتاید» و احیای دموکراسی در آفریقای جنوبی بود. «نلسون ماندلا» پس آزادی از زندان، «گوردیمر» را به عنوان یکی از اولین افراد برای دیدار برگزید. «ماندلا» در سال 1996 در مجلس سنای آفریقای جنوبی در مورد فرهنگ صحبت کرد: «از نادین گوردیمر یاد می کنیم، کسی که به عنوان اولین برنده‌ی نوبل برای جامعه‌ی ما، تحسین های بین‌المللی را به دست آورد، و کسی که آثارش به واسطه‌ی کلایدسکوپِ فرهنگی کشور ما، غنا یافت.»

تلاش های «گوردیمر» در کنار بسیاری از فعالان سیاسی دیگر، درنهایت به آزادی «نلسون ماندلا» منجر شد. «نادین گوردیمر» در 13 جولای سال 2014 و در 90 سالگی چشم از جهان فرو بست. او هنرمندی بود که علی‌رغم پیشینه‌ی خانوداگی خود، تلاش کرد تا جامعه‌ای نژادپرست و ضدانسانی را تغییر دهد.





مقالات مرتبط با "«نادین گوردیمر»: نبرد ادبیات و آپارتاید"
نمادگرایی در ادبیات
نمادگرایی در ادبیات

نمادها عواطف مخاطبین را درگیر می کنند و به شکل مختصر و مفید، ایده های بزرگ و پیچیده را انتقال می دهند.

کتاب «انقراض ششم»: زمین در مواجهه با تهدید انسان‌ها
کتاب «انقراض ششم»: زمین در مواجهه با تهدید انسان‌ها

از زمان پیدایش حیات روی زمین در حدود 3.8 میلیارد سال پیش، سیاره‌ی ما تا کنون پنج انقراض جمعی را تجربه کرده است.

بررسی کتاب «غرور و تعصب» اثر «جین آستن»
بررسی کتاب «غرور و تعصب» اثر «جین آستن»

داستان عاشقانه‌ی «الیزابت» و «دارسی» نشان می دهد عشق می تواند بر تمام موانع چیرگی یابد.

هفت گام در فیلمنامه‌نویسی
هفت گام در فیلمنامه‌نویسی

در فرآیند خلق و توسعه‌ی فیلمنامه های استاندارد، چند گام مشخص وجود دارد که در این مطلب به آن ها خواهیم پرداخت.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "«نادین گوردیمر»: نبرد ادبیات و آپارتاید" ثبت می‌کند