«سیاوش» که در داستان خود با اغواگری و توطئه مواجه می شود و سپس به شکلی ناعادلانه در تبعید به قتل می رسد، بدون تردید یکی از تراژیکترین چهره ها در فرهنگ و سنت ایرانی است. این شخصیت که نامش در متون «زرتشتی» به چشم می خورد، نقشی مهم در حماسه ملی ایران یعنی «شاهنامه» دارد، و آیین سوگواریاش از عصر «ساسانیان» (از قرن سوم تا هفتم میلادی) در میان ایرانیان برگزار می شده است، همچنین در بطن داستانِ یکی از برجستهترین آثار در «ادبیات مدرن ایران» قرار دارد.
رمان «سووشون» اثر «سیمین دانشور» که در سال 1969 میلادی (1348 خورشیدی) به انتشار رسید، نخستین رمان فارسیزبان مدرن به قلم یک نویسنده زن است و همچنان پس از گذشت دهه ها، یکی از محبوبترین آثار داستانی در ایران به شمار می آید. این رمان به داستان مردی وطنپرست و آرمانگرا و خانوادهاش در طول اشغال ایران توسط نیروهای «متفقین» در اوایل دههی 1940 میلادی می پردازد. کتاب «سووشون» که به زبان های متعددی ترجمه شده است، جذابیت های ادبی خود را از همان ابتدا به نمایش می گذارد و تصویری هنرمندانه را از زندگی در ایران در اواسط قرن بیستم می آفریند.
اگرچه بریتانیایی ها و روس ها در بخش عمدهی دوران حکمرانی سلسلهی «قاجار»، حضوری انکارناپذیر در صحنهی سیاسی ایران داشتند، اما تا سال 1941 طول کشید تا کشور را به شکل رسمی به اشغال درآورند. «رضا شاه پهلوی» به طرفداری از آلمانی ها، اجازهی استفاده از راهآهن ایران را به نیروهای بریتانیایی نداده بود—مسیری که بریتانیایی ها به آن نیاز داشتند تا بتوانند امکانات و منابع مورد نیازِ «شوروی» را تأمین کنند. «متفقین» به همین خاطر، «رضا شاه پهلوی» را برکنار و به آفریقای جنوبی تبعید کردند. سپس پسر او، «محمد رضا پهلوی»، به پادشاهی رسید.
اشغال ایران—یعنی مدت زمان میان برکناری پدر و به قدرت رسیدن پسر—فقط چند ماه به طول انجامید، اما نیروهای «متفقین» تا سال 1946 حضوری کاملا محسوس در ایران داشتند، تا زمانی که نیروهای «شوروی» کشور را ترک کردند. «متفقین» که مصمم به پیروزی در جنگ بودند، منابع طبیعی ایران (بهخصوص گندم و نفت) را برای رسیدن به اهداف خود به کار گرفتند؛ در طول این فرآیند، قحطی و گرسنگی گستردهای در کشور شکل گرفت. فقر، شکلی بدتر از قبل به خود گرفت، نرخ بیماری افزایش یافت، و «تیفوس» به مشکلی مزمن تبدیل شد.
مهمان ها دستهدسته به اطاق عقدکنان می آمدند و نان را تماشا می کردند. خانم زهرا و یوسف خان هم نان را از نزدیک دیدند. یوسف تا چشمش به نان افتاد، گفت: «گوساله ها، چطور دست میرغضبشان را می بوسند! چه نعمتی حرام شده و آن هم در چه موقعی...» مهمان هایی که نزدیک زن و شوهر بودند و شنیدند یوسف چه گفت، اول از کنارشان عقب نشستند و بعد از اطاق عقدکنان بیرون رفتند. زری تحسینش را فرو خورد، دست یوسف را گرفت و با چشم هایش التماس کرد و گفت: «ترا خدا یک امشب بگذار ته دلم از حرف هایت نلرزد.» و یوسف به روی زنش خندید. همیشه سعی می کرد به روی زنش بخندد.—از کتاب «سووشون» اثر «سیمین دانشور»
این شرایط اجتماعی و سیاسی تاریک، پسزمینهی داستان «سووشون» را شکل می دهد. در شهر شیراز، پایتخت سابق ایران و در نزدیکی بقایای «تخت جمشید»، «زری» در کنار همسرش، «یوسف»، و فرزندانش زندگی می کند. «یوسف» رویای ایرانی بهتر را در سر دارد و خواهان مبارزه برای رسیدن به آن است، در حالی که برادرش، «ابوالقاسم»، شکست را از پیش پذیرفته است، اعتقاد دارد هر گونه مقاومت در برابر بریتانیایی ها بیهوده خواهد بود، و فقط به کسب یک کرسی در پارلمان در تهران فکر می کند. «یوسف» که سخت به باورها و ارزش های خود متعهد است، خشم افسری بریتانیایی را برمی انگیزد چون از فروختن گندم به او خودداری می کند. «یوسف» به جای فروش گندم در زمان قحطی و گرسنگی، آن را در میان مردم ساکن در روستای نزدیک به زمین خودش، تقسیم می کند.
«زری» در مورد این باورها و ارزش ها، با همسرش همنظر است و نوع رفتار نیروهای خارجی با مردم کشورش را مایهی شرمساری می داند. «زری» اما در ابتدا نمی تواند اراده و شجاعتی را که در «یوسف» می بیند، در خودش نیز بیابد.
رمان با محوریت کاراکتر «زری» به پیش می رود، اما این «سیاوش» است که در بطن روایت و حتی در نام اثر، نقشی اساسی دارد. «سووشون» به معنای «سوگ سیاوش»، به آیینی مهم اشاره دارد که با این قهرمان باستانی ایران در ارتباط است و قدمتاش به دوران «ساسانیان» بازمی گردد. تاریخدان و ایرانشناس، «تورج دریایی»، در کتاب خود به نام «ایران ساسانی: ظهور و سقوط یک امراتوری» می نویسد: «طبق متون فارسی اولیه، در خراسان و در روزی مشخص، موبدان زرتشتی به سوگ قهرمان بیگناه، سیاوش، می نشینند، که به شکلی ناعادلانه به قتل رسید. این مراسم امروزه نیز در استان پِرسیس [نام یونانیِ پارس، یا فارس] برگزار می شود.»
در «شاهنامه»، که در اوایل قرن یازدهم میلادی توسط «فردوسی» نوشته شد، «سیاوش»، پسر پادشاه ایران، توسط نامادری خود، «سودابه»، اغوا و وسوسه می شود. «سودابه» از پاسخ منفی او به ستوه می آید، به همین خاطر داستانی دروغین را برای پادشاه تعریف می کند، با این ادعا که «سیاوش» قصد داشته است به او تعرض کند. کسی حرف «سیاوش» را باور نمی کند و او مجبور می شود محاکمه با آتش را از سر بگذراند. «سیاوش» بدون این که آسیبی ببیند، با اسب سیاه خود از آتش می گذرد. او در مقابل چشم همگان، نام و آبروی خود را احیا می کند و اجازه نمی دهد پدرش، جان «سودابه» را بگیرد—هم از روی ترحم و هم دوراندیشی، چون پدر «سودابه»، یکی از متحدان مهم ایران است.
در رمان «سووشون»، کاراکتر «یوسف» جای «سیاوش» را به عنوان «قهرمان تراژیکِ» داستان می گیرد و بهرغم بیگناهی و اخلاقمداری، با آتشِ بیرحمی مواجه می شود. «یوسف» مانند «سیاوش»، پیشنهاد وسوسهانگیزِ پیش روی خود را نمی پذیرد، به خاطر حفظ باورهای خود رنج و سختی می کشد، مجبور به مقابله با نزدیکترین افراد به خودش (بهخصوص «ابوالقاسم») می شود، و درنهایت پایانی تراژیک برای او رقم می خورد.
به هر دو دست داد. هر دو فارسی می دانستند اما شکسته بسته. خانم حکیم پرسید: «حال دوقلوها چطور می باشد؟» و به سرجنت زینگر توضیح داد که: «هر سه بچه از دست من می باشد.» و سرجنت زینگر گفت: «شک نمی داشتم.» و از زری پرسید: «پستانک بچه هنوز می باشد؟» و از بس می باشد می باشد کرد، خودش خسته شد و به انگلیسی توضیحاتی داد که زری از حواسپرتی نفهمید. هرچند در مدرسهی انگلیسی ها درس خوانده بود و پدر مرحومش، بهترین معلم انگلیسی در شهر شمرده می شد. زری شنیده بود اما تا با چشم های خودش نمی دید، باور نمی کرد. سرجنت زینگرِ فعلی، کسی جز «مستر زینگرِ» سابق، مأمور فروش چرخ خیاطیِ سینگر نبود.—از کتاب «سووشون» اثر «سیمین دانشور»
کتاب «سووشون» اثر «سیمین دانشور»، اثری برجسته در ادبیات فارسی است. رمان تصویری زنده و ملموس از ایران را در لحظاتی سرنوشتساز از تاریخ کشور می آفریند و همزمان، تِم هایی جهانی همچون «عشق»، «فقدان»، و «پایداری» را مورد کاوش قرار می دهد. «دانشور» از طریق کاراکتر «زری»، توجه مخاطبین را به تجربهی زیستهی زنان در این برهه از تاریخ جلب می کند و نشان می دهد مسائل شخصی و سیاسی چگونه به شکلی جداییناپذیر در هم تنیده می شود. نثر جذاب، نمادگرایی هوشمندانه، و تأثیرگذاری عاطفی روایت، رمان «سووشون» را به یکی از مهمترین آثار داستانی مدرن در ادبیات فارسی تبدیل کرده است. پس از گذشت دهه ها، کتاب «سووشون» همچنان برای مخاطبین در ایران و سایر نقاط جهان، گواهی است بر پایداری روح انسان در مواجهه با ستم و سوگ.