کتاب «بیرحمی چیزها: دگرگونیهای روانی واقعیت» نوشته لورنا پرتا در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، اثری است مختصر و در عین حال پرمغز که مقدمهای از رمو بودی آن را همراهی میکند. این کتاب به بررسی یکی از دشوارترین پرسشهای روانکاوی و فلسفه ذهن میپردازد: چگونه میتوان با تجربههایی زیست که در برابر هر نوع تقلیل و تفسیر ساده مقاومت میکنند؟ پرتا این تجربهها را «چیزهای بیرحم» مینامد، اموری که هستهای سخت و تقلیلناپذیر دارند و نمیتوان آنها را بدون از دست دادن ماهیتشان به چیزی آشنا یا قابل طبقهبندی فروکاست. پرتا بر این باور است که حتی در فرآیندهای خلاقانه یا درمانی، همواره عناصر بنیادینی باقی میمانند که تغییرپذیر نیستند. وظیفه انسان در مواجهه با آنها نه حذف و تسلط کامل، بلکه سازماندهی دوباره نسبت خود با این عناصر است؛ نسبتی که تفاوت بنیادینشان را به رسمیت میشناسد. روانکاوی در این میان بهعنوان ابزاری عمل میکند که به روان اجازه میدهد از میان آنچه غریب، تکهتکه یا دردناک است عبور کند و با آن درگیر شود، بیآنکه دفاعی بسته یا تقلیلدهنده شکل بگیرد. به بیان دیگر، رویکرد پیشنهادی کتاب نوعی گشودگی در برابر واقعیت است: نه انکار و نه غرق شدن، بلکه پذیرش و بازپیکربندی رابطه. از مضامین مهم این اثر میتوان به سه محور اشاره کرد. نخست، ایده «غیریت و تقلیلناپذیری» است: تجربههایی که رام نمیشوند و همواره بر نظمهای زیباییشناختی یا شناختی ما خط بطلان میکشند. دوم، مفهوم «دگرگونی بدون حذف» است که به جای یکسانسازی دیگری با خود، بر حفظ تفاوت و ایجاد شکلهای تازه ذهنیت تأکید دارد. سوم، توجه ویژه به تروما، شکافها و تجربههای آشفته است؛ تجربههایی که نظم عادی روان را برهم میزنند اما در عین حال زمینهای برای شکلگیری روابط تازه با واقعیت میشوند. پرتا این مضامین را در گفتوگو با فلسفه، هنر، روایتهای بالینی و حتی علم میپرورد و همین میانرشتهای بودن، به متن او غنا و تنوع میبخشد. نقطه قوت اصلی کتاب، وضوح آن در ترسیم رویکردی ظریف به دگرگونی است. پرتا بهخوبی نشان میدهد که تغییر، الزاما به معنای تسلط یا حل کامل نیست، بلکه میتواند شکل تازهای از سازماندهی رابطه باشد. همچنین بهرهگیری از مثالهای شخصی و بالینی به متن جان میبخشد و ایدههای انتزاعی را در زندگی واقعی ریشهدار میکند. با این حال، محدودیتهایی نیز در کار او وجود دارد. اختصار متن گاهی مانع از بسط کامل استدلالها میشود و برخی خوانندگان ممکن است انتظار توضیحات جزئیتر درباره نحوه عملی این بازسازماندهی روانی داشته باشند. علاوه بر این، پیچیدگی زبان روانکاوی ممکن است برای کسانی که با آن آشنا نیستند، دشوار جلوه کند. اهمیت انتشار کتاب در زمانه ما نیز چشمگیر است. در جهانی که سرشار از بحرانهای وجودی، دگرگونیهای اجتماعی و فرسایش یقینهای قدیمی است، تأکید پرتا بر مواجهه با «چیزهای بیرحم» یا همان هستههای سخت واقعیت، پاسخی به موقع و ضروری است. این کتاب نهتنها برای روانکاوان و فیلسوفان، بلکه برای هنرمندان، پژوهشگران تروما و هر کسی که با پرسشهای عمیق درباره آسیبپذیری و امکان دگرگونی دست به گریبان است، سودمند خواهد بود. در جمعبندی میتوان گفت «بیرحمی چیزها» ما را به تاملی اخلاقی و وجودی فرامیخواند: چگونه میتوان با واقعیت دشوار زندگی کرد بیآنکه آن را انکار یا تحریف کرد؟ پرتا پاسخی قطعی ارائه نمیدهد، اما نقشهای فراهم میآورد برای زیستن با آنچه غریب و تقلیلناپذیر است؛ نقشهای که همزمان ما را به روانکاوی، هنر و فلسفه بهعنوان ابزارهایی برای خلق اشکال تازه ذهنیت پیوند میدهد. این کتاب کوتاه است، اما چشماندازهای وسیعی را پیش روی خواننده میگشاید و از همین رو میتوان آن را اثری مختصر، غنی و بهشدت برانگیزاننده دانست.
درباره لورنا پرتا
لورنا پرتا عضو انجمن روانکاوی ایتالیا (SPI) و انجمن بین المللی روانکاوی (IPA) است. او مدیر گروه تحقیقات بین المللی جغرافیای روانکاوی نیز می باشد.