کتاب ستاره شیطان; کتاب ستاره شیطان

کتاب ستاره شیطان

The Devil's Star
کتاب پنجم از مجموعه ی «هری هول»

کد کتاب : 12768
مترجم :
شابک : 9786008075714
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 700
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 2003
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

یو نسبو از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب ستاره شیطان اثر یو نسبو

کتاب ستاره شیطان، رمانی نوشته ی یو نسبو است که اولین بار در سال 2003 به چاپ رسید. در اوج گرمای تابستان اسلو، جسد زنی جوان در آپارتمانش پیدا می شود؛ در حالی که یکی از انگشتانش قطع شده و زیر پلک چشمش، الماسی کوچک، قرمزرنگ و به شکل ستاره، قرار داده شده است. کارآگاه هری هول، مأمور رسیدگی به این پرونده می شود. او البته تنها نیست و در کنار خود، تام والر را می بیند؛ یکی از همکاران نه چندان دوست داشتنی او که هری معتقد است مسئول مرگ یکی از دوست و همکارانش بوده است. پنج روز بعد، وقتی خبر گم شدن زنی دیگر از راه می رسد، و انگشت قطع شده اش به همراه انگشتری با الماسی ستاره ای شکل پیدا می شود، هری درمی یابد که با قاتلی سریالی مواجه شده است.
یو نسبو
یو نسبو، زاده ی ۲۹ مارس سال ۱۹۶۰، نویسنده ی سرشناس داستان های جنایی و موسیقی دانی نروژی است. تا سپتامبر سال ۲۰۰۸، بیش از یک و نیم میلیون نسخه از رمان های او در نروژ به فروش رفت و آثارش به بیش از چهل زبان ترجمه شده است. مجموعه رمان های جنایی «هری هول»، اثر یو نسبو، درباره ی مردی است که همیشه در حال مواجهه با ترس هایش است. رمان های متعددی از این مجموعه، جزو آثار پرفروش در جهان بوده اند.
دسته بندی های کتاب ستاره شیطان
داستان معمایی
ادبیات داستانی
ادبیات معاصر
داستان تریلر
داستان جنایی
دهه 2000 میلادی
ادبیات نروژ
پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز
مجموعه رمان های جنایی «هری هول»
نکوداشت های کتاب ستاره شیطان
With an intriguing plot and mastery of pace and tension.
با داستانی هیجان انگیز و تسلط بر ضرباهنگ و تنش.
The Times
An elegant and complex thriller.
تریلری دلنشین و پیچیده.
New York Times Book Review New York Times Book Review
Superb.
خارق العاده.
Daily Telegraph Daily Telegraph
قسمت هایی از کتاب ستاره شیطان (لذت متن)
برای داشتن شانس این که کسی دوستمان داشته باشد، باید ریسک نابود شدن از درون را به جان بخریم.
با این حال، مقدار زیادی از آب، نه از درون دیوار، بلکه از زیر آن رد می شد؛ چون آب، مثل ترس و شهوت، همیشه پایین ترین سطح را پیدا می کند.
او بسیار ناراحت می شد از این که صبح ها در حالی از خواب برمی خاست که می دانست تمام روز را می توانست در تخت بماند و این موضوع، هیچ تفاوتی برای هیچکس ایجاد نکند.