باید ببینیم که چطور تشنگان قدرت، و کسانی که ایده هایشان از مکانیسمهای طبیعی دنیا فاصله گرفت فاجعه به بار آوردند. خوانندهی عاقل بخواند، همه چیز را باید بداند. فاصله بگیرید از تقلید از روشنفکرنماهایی که دهه هاست ادای چپ ستیزی در میآورند. آمریکا با برچسب زدن به چین و روسیه قصد تخریبشونو داشته باشه حق داره، چون میخواد سلطه و نظمش رو حفظ کنه و پوپولیست مآبانه به طرفداران نظام چندقطبی برچسب چپ میزنه. سلطنت طلب هم همینطور که خاطرات تلخی از چپ داره. موروثی گرایان تکلیفشون روشنه، در کل اینها صداشون بابت دردیه که کشیدن. عاقل باشید. راست برای سود مادی در طول تاریخ هیچگاه تردیدی به خودش برای نسل کشی راه نداده. الان هم ابایی نداره. کتاب بخوانید و به حرف روشنفکرنماهای روزنامه خوان توجهی نکنید
مکانیزم طبیعی؟ شما درباره دستاوردهای چپ مثال بزن فقط شعار فقط توهم
کتاب درباره نقد چپ نیست کتاب کولاکوفسکی بهتره و اینکه بیشتر برای مناظره سیاسی خوبه تا عمیق بیشتر از اینکه تفکر باشه نویسنده حمله فقط میخواد بکنه
لطفا این کتاب رو موجود کنید با تشکر
لطفا این کتاب رو همیشه موجود داشته باشید
خوندن این کتاب و با ترجمه عالیه اقای حصیرچین به همه توصیه میکنم
این کتاب، صرفاً برای حزب چپ نیست! چراکه طرفداران چپ، جز حرف (بخوانید پوپولیسم) چیز دیگری نیستند. اما این کتاب برای راست گرایانی هست که بهتر بدانند، بیشتر بدانند، اگاهتر شوند و این ترس رو همواره با خودشان حمل کنند که هرگز و هرگز نباید به چپ اعتماد کرد. چراکه چپ، چپ است!
من طرفدار جناح خاصی نیستم ولی مگه راست در طول تاریخ جنایتی نکرده؟ جنایات فاشیستها مربوط به کدوم جبهه بوده؟ یا جنایاتی که آمریکاییها در ویتنام انجام میدادن؟ بلاهایی که ژاپنیها سر کره ایها میآوردن چطور؟ مذهبیون هم که.. بنظرم این افراط و خودبرتر بینی و خودرای بودنه که آدمو به سمت فساد و بی اخلاقی میبره نه صرفا راست و چپ بودن که تعریف مشخصی هم نداره
فاشسیتها ناسیونال سوسیالیست بودند دوست عزیز. چرا فکر کردید نازیستها راست گرا طبقه بندی میشن؟
مشکل از جایی شروع شد که آرای مارکس، ایدئولوژیک شدن و بسیاری رو به تباهی کشاندن (کشتارهای وحشتناک در زمان استالین) ایدئولوژی نابود میکند! افرادی مثل پلخانوف، لنین، تروتسکی، بوخارین و رزا لوکزامبورگ تا پل سوئیزی و ایستوان میزاروش کمک قابل توجهی به تصحیح و تکمیل آرای مارکس کردن. مکاتب فرانکفورت و بوداپست، مملو از ادیبان و فیلسوفانی بودند که آرایشان، تا همین امروز کار میکند و ردخور ندارد! مارکس البته به روی کار آمدن جامعه برخواسته از دل انقلاب کبیر فرانسه خوش بود و فهمید چه اشتباه محاسباتی وحشتناکی کرده...در حالی که دیر شده بود و بدون اینکه خودش بخواهد؛ افکارش از درست و غلط، نسخه همگانی زمان خودش شدند
اگه کابوس برای چپهاست و همه چیز مشخصه چرا انقدر داری زور میزنی. چیزی که تموم شده که پرداختن نداره. کابوس چیز مهمی نیست ولی شبحی بالای سر توئه که سالهاست وجود داره. از شبح در هملت شکسپیر تا الان و در آینده. تویی که فرق تفکر ساعدی و کیانوری رو نمیدونی، بهتره همون دکتر ژیواگو رو بخونی.
آره خب با سابقه درخشان مارکسیست مثل استالین و مائو و انور خوجه و چائوشسکو و پل پوت و . . . ، و همچنین خیانتها و آسیب هایی که چپهای ایرانی به این کشور و مردمش زدن و همچنین وجود افراد ناآگاهی مثل شما در این کشور که هنوز زیر پرچم پر از خون و قتل و جنایت این تفکر مسموم سینه میزنن به ما حق بدید که تا دنیا دنیاس شبح مارکسیسم رو بالای سرمون حس کنیم و بترسیم
یک رأس چپوله دلقک
کنجکاو شدم دکتر ژیواگو بخونم. هر چی چپوالها میگن بده حتما یه چیزک بدردبخوری توش هست!
مطالبش خیلی خوبه ، ترجمه هم مناسبه
چپها الان افسوس میخورن چرا اردوگاههای کار اجباری باز نیست که خوانندگان این کتاب رو به اونجا بفرستن تازه رمان دکتر ژیواگو هم اومده واویلا . کیانوری و غلام حسین ساعدی کجان وضعیت فعلی رو ببینن , واسه چپها کابوسه این دوره زمونه
حق گفتی و شیرین ❤️
یک کتاب چپ سوز. ای جانم😖