«آب خوردن مورچه» نوشتهی یاشار کمال دومین کتاب از سهگانهای با عنوان «قصهی جزیره» است. نخستین کتاب این سهگانه «بنگر فرات خون است» پیشترمنتشر شده است. «آب خوردن مورچه» روایت انسانهایی است که فاجعهای آنها از سرزمینشان میراند؛ انسانهایی که در تلاشند تا هویتشان را بازیابند و سرزمین بیگانه را به جبر زمانه وطن سازند. یاشار کمال سراغ موضوعی امروزی و ملموس برده است هرچند که داستان مربوط به سالهای ابتدایی قرن بیستم و سقوط امپراتوری عثمانی است. صدای شنیدهنشدهی مردمی که امپراتوریشان در حال فروپاشیست، وطنشان از بین رفته و دیگر خانه و خانوادهای ندارند. در تاریخ پیش و پس از جنگ جهانی اول بلندترین صدا؛ صدای مردم اروپاست و بلایی که بر سر مردم ساکنان غرب آسیا نازل شده، چندان مورد توجه قرار نگرفته است. اکنون با مراجعه به تاریخ سرزمین آناتولی، سوریه و ترکیهی امروزی، با رنج مردمان این سرزمینها آشنا میشویم. شخصیتهای داستان برای حفظ جان و بقای خود به جزیرهای در یونان پناهنده شدهاند. در میان آنها هیچکس آرام و قرار ندارد؛ کسانی که زنده ماندهاند منتظر عزیزان خود هستند تا از جبهههای جنگ بازگردند. عدهای دیگر که خانواده دارند، اما شغلی ندارند و نمیدانند چگونه باید روزگار بگذرانند. در این میان سرنوشت هیچکدام از آنها به تلخی سرنوشت کودکانی نیست که والدینشان را از دست دادهاند و حالا بیپناه و تنها در سرزمینی غریب آواره شدهاند. کودکان شکنجهشده با تنی زخمی، در ساحل نشستهاند و نمیدانند به کدام سو پناه ببرند. سرزمینشان فتح و جزیرهشان نابود شده. آنها چیزی از جنگ نمیدانند و بهدنبال پدر و مادر خود میگردند. کودکان کرد، ارمنی، ترک، ایزدی، نمیدانند فرق مذهب و نژادشان با مذهبی که در حال کشتار آنهاست، چیست. تنها میدانند به جرم ملیت و مذهبی که خودشان انتخاب نکردهاند کشته و بیخانمان شدهاند. یاشار کمال تنها گوشهای از قتلعام مردم جزیرهی تسخیر شده و مردم آوارهاش را روایت میکند و نشان میدهد توحش و فساد بشر، هیچ ارتباطی به نژاد و ملیت ندارد. شرح قتلعام و شکنجههایی که در کتاب روایت میشود برای ما که در ده سال اخیر آوارگی مردم سوریه، فلسطین، لبنان، عراق و ... را دیدهایم، بسیار آشناست. «آب خوردن مورچه» رمانی تلخ و روایت خشونتی است که همچنان بعد از گذشت سالها پابرجاست و هر روز قربانی میگیرد و بسیاری از این قربانیان کودکان بیگناهی هستند که هیچ نقشی در این حوادث ندارد.
درباره یاشار کمال
، یاشار کمال که یکی از مشهورترین نویسندگان و چهره های ادبی ترکیه بود،این نویسنده که آثارش به زبان های مختلف ترجمه شده اولین کاندیدای کشورش برای دریافت جایزه ادبی نوبل بود.