کتاب دوران حقارت

The Time of Contempt
کد کتاب : 1802
مترجم :
شابک : 978-600-182-346-6
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 382
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1995
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 24
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

زمان خواری
The Time of Contempt
کد کتاب : 14748
مترجم :

شابک : 978-6008537960
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 368
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 1995
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب دوران حقارت اثر آندره ساپکوفسکی

کتاب دوران حقارت، رمانی نوشته ی آندره ساپکوفسکی است که اولین بار در سال 1995 انتشار یافت. گرالت، یک ویچر است: حامی بیگناهان، محافظ نیازمندان؛ او نگهبانی است که دوران های تاریک، در مقابل ترسناک ترین موجودات اسطوره ای و افسانه ای ایستاده است. مأموریت گرالت اکنون، محافظت کردن از سیری است. سیری که کودکی موعود است، می تواند تمام جهان را با تغییر و دگرگونی همراه کند—اما فقط در صورتی که جان سالم به در ببرد. یک کودتا، انجمن جادوگران را با تهدید مواجه کرده و جنگ هایی در سراسر سرزمین ها شعله ور شده است. آسیبی مهلک باعث می شود که گرالت برای بقای خود بجنگد... و سیری، که سرنوشت جهان در دستان اوست، ناپدید شده است...

کتاب دوران حقارت


ویژگی های کتاب دوران حقارت

کتاب چهارم از مجموعه حماسه ی ویچر

آندره ساپکوفسکی
آندری ساپکوفسکی ( زادهٔ ۲۱ ژوئن ۱۹۴۸) نویسنده اهل لهستان است. ژانر خیال پردازی سبک مورد علاقهٔ وی است و مجموعه کتاب های فانتزی-حماسی وی با نام ویچر که بر پایهٔ همین سبک است، از شهرت بسزایی برخوردار است. این مجموعه تاکنون به ۲۰ زبان دنیا ترجمه گردیده است.ساپکوفسکی دانش آموخته اقتصاد از کالج لودو است. تا پیش از روی آوردن به نوشتن کتاب، به عنوان نمایندهٔ ارشد فروش یک شرکت تجاری مشغول به کار گردید. وی کار ادبی خود را در ابتدا به عنوان مترجم و به ویژه آثار علمی-تخیلی آغاز نمود. او می گوید که اولین...
نکوداشت های کتاب دوران حقارت
It mashes up political intrigues, military maneuvers, magic duels, and monster hunts.
این اثر، دسیسه های سیاسی، مانورهای نظامی، دوئل های جادویی و شکار هیولاها را در هم می آمیزد.
Publishers Weekly Publishers Weekly

Like a complicated magic spell.
مانند یک طلسم جادویی پیچیده.
Time Time

قسمت هایی از کتاب دوران حقارت (لذت متن)
سیری چرخید و در حالی که هنوز به خاطر هجوم آدرنالین و فعال کردن طلسم، احساس سرگیجه داشت، پا به فرار گذاشت. طلسم دقیقا آن طور که انتظار می رفت، عمل کرده بود و هیچ کس نمی توانست او را ببیند، هیچ کس. در نتیجه، قبل از این که از جمعیت بیرون برود، چندین بار تنه خورد، پایش لگد شد و زیر دست و پا رفت. حتی چیزی نمانده بود زیر جعبه ای که از یک درشکه پایین افتاده بود، له شود و تقریبا از مسیر یک چنگک کشاورزی جاخالی داد. ظاهرا طلسم ها در کنار فواید، کاستی هایی هم داشتند.

اما می دانی چه زمانی داستان ها دیگر داستان نیستند؟ لحظه ای که کسی آن ها را باور می کند.

این وظیفه ی شعر و شاعری است، سیری؛ گفتن چیزهایی که دیگران نمی توانند به زبان بیاورند.