کتاب تفکرات مارکوس ارلیوس

Thoughts of Marcus Aurelius
کد کتاب : 15209
مترجم :
شابک : 978-6226189224
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 150
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 180
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب تفکرات مارکوس ارلیوس اثر مارکوس اورلیوس

کتاب تفکرات مارکوس ارلیوس (به یونانی قرون وسطایی: Τὰ εἰς ἑαυτόν ، به رومانی شدن: Ta eis he'auton ، روشن شده "چیزهایی برای خود") مجموعه ای از نوشته های شخصی مارکوس اورلیوس ، امپراتور روم از سال 161 تا 180 میلادی است که یادداشت های خصوصی او را شامل می شود و ایده هایی درباره فلسفه رواقی برای خوانندگان ارائه می دهد.

مارکوس اورلیوس 12 کتاب مدیتیشن را به زبان یونانی کوین نوشت به عنوان منبعی برای راهنمایی و خودسازی خود. ممکن است بخشهای زیادی از کار در سیرمیوم نوشته شده باشد ، جایی که او مدت زیادی را برای برنامه ریزی های نظامی از 170 تا 180 صرف کرده است. اولین کتاب زمانی که او علیه Quadi در رودخانه گرانوا (هرون امروزی) مبارزه می کرد و کتاب دوم در کارنونتوم نوشته شد.

بعید است که مارکوس اورلیوس هرگز قصد داشته باشد که این نوشته ها منتشر شود. این اثر هیچ عنوان رسمی ندارد ، بنابراین "مراقبه ها" یکی از چندین عنوانی است که معمولا به مجموعه اختصاص می یابد. این نوشته ها به صورت نقل قول هایی با طول مختلف از یک جمله تا پاراگراف های طولانی متفاوت هستند.
مراقبه ها به 12 کتاب تقسیم می شوند که دوره های مختلف زندگی اورلیوس را شرح می دهند. هر کتاب به ترتیب زمانی نیست و برای هیچکس به جز خودش نوشته نشده است. سبک نوشتاری که در متن نفوذ می کند ، سبکی است که ساده و شاید منعکس کننده دیدگاه رواقی اورلیوس در متن باشد.

کتاب تفکرات مارکوس ارلیوس

مارکوس اورلیوس
مارکوس اورلیوس، زاده ی 26 آوریل 121 و درگذشته ی 17 مارس 180 میلادی، فیلسوف و امپراتور رومی بود که از سال 161 تا 180 حکومت کرد.اورلیوس در میان امپراتوران رومی با لقب «فیلسوف» شناخته می شود. او پیرو مکتب رواقی گری بود و نوشته های فیلسوفانه ی شخصی اش به عنوان مرجعی ارزشمند از فلسفه ی کهن رواقی گری در نظر گرفته می شود.
قسمت هایی از کتاب تفکرات مارکوس ارلیوس (لذت متن)
مارکوس ارلیوس درباره ی انسان و جهانش این چنین بیان نموده: «عمر آدمی لحظه ای بیش نیست، وجودش جریانی گذرا، احساساتش مبهم، جسمش طعمه ی کرم ها، نفسش گردبادی ناآرام، سرنوشتش نامعلوم و شهرتش ناپایدار است. مختصر این که آدمی از لحاظ جسمانی همچون آب جاری و از لحاظ نفسانی همچون خواب وخیال و بخار است؛ زندگی چیزی نیست جز نبرد، اقامتی کوتاه در سرزمینی بیگانه؛ و پس از شهرت، گمنامی فرا می رسد. پس چه چیزی می تواند راهنما و پاسدار آدمی باشد؟ فقط و فقط یک چیز: فلسفه». «هم چون دماغه ای باش که همواره امواج را می شکند، او محکم و استوار می ایستد، درحالی که هیاهوی امواج به سرعت فرو می نشیند».

«چقدر بداقبالم که چنین اتفاقی برایم افتاد! به هیچ وجه این طور نیست؛ در عوض بگو: چقدر خوش اقبالم که این اتفاق موجب تلخ کامی ام نشد؛ نه از امروز می ترسم و نه از فردا بیمناکم. این اتفاق ممکن بود برای هرکسی پیش آید، ولی هرکسی نمی توانست بدون تلخ کامی آن را از سر بگذراند».