فروغ فرخزاد شاعری است از یاد نرفتنی که تاثیر عمیقی بر جهانبینی شاعران همنسل و نسلهای پس از خود گذاشت. شعرهای او اغلب محاکات درونی دنیای غریب زنانهای است که پیش از او هیچ شاعری به سمتش نرفته و به نظر می رسد حتی به آن نیندیشیده بود. شعر تکۀ جداناشدنی وجود او بود. فروغ میگوید: «خوشبختی برای من لباس خوب، زندگی خوب یا غذای خوب نیست، من وقتی خوشبخت هستم که روحم راضی است و شعر روح مرا راضی میکند، درحالیکه اگر همۀ این چیزهای زیبایی را که مردم دیگر به خاطرش حرص میزنند به من بدهند و قدرت شعر گفتن را از من بگیرند، من خودم را خواهم کشت.»
زنی تنها (یادنامۀ فروغ فرخزاد) کتابی است از هر نظر خواندنی؛ مجموعهای دربارۀ جهان شعری و سینمایی فروغ، گفتوگوهایی بکر و قابل اعتنا با او و یادداشتهایی بس خواندنی دربارۀ شعر و زندگی و زمانۀ این شاعر یگانه، به قلم نویسندگان و شاعرانی شناخته شده چون شاملو، اخوانثالث، سپهری، آتشی، مشیری، براهنی و…