کتاب خودسران

The Mob
وقایع کلاغیه 1
کد کتاب : 1887
مترجم :
شابک : 978-600-7439-69-2
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 226
سال انتشار شمسی : 1395
سال انتشار میلادی : 2004
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

کلم مارتین از نویسندگان پرفروش کانادا

کتاب اول مجموعه «وقایع کلاغیه»

معرفی کتاب خودسران اثر کلم مارتینی

کتاب خودسران، رمانی نوشته ی کلم مارتینی است که نخستین بار در سال 2004 به انتشار رسید. اکنون بهار از راه رسیده و صدها کلاغ، آماده ی مهاجرت سالانه ی خود و جمع شدن در کنار «درخت گردهمایی» هستند. این گردهمایی مقدس، فرصتی برای شش دسته از کلاغ های خاندان کینار است تا کنار هم جمع شوند، تصمیم گیری کنند و با هم بودن را جشن بگیرند. اما اتفاقی باعث می شود که اتحاد کلاغ ها با تهدید مواجه شود. اوضاع خاندان کینار زمانی پیچیده تر می گردد که برف و کولاکی شدید به محل زندگی آن ها یورش می برد و کلاغ ها را مجبور می کند که به فکر پیدا کردن سرپناهی برای خود باشند. شکستن قوانین کهن و همکاری شاید تنها شانس آن ها برای زنده ماندن باشد.

کتاب خودسران

کلم مارتینی
کلم مارتینی، زاده ی 25 آگوست 1956، نویسنده ای کانادایی است. او علاوه بر داستان نویسی، به نوشتن فیلمنامه و نمایشنامه نیز اشتغال دارد و مدرس تئاتر در دانشگاه کلگری نیز هست. مارتینی به همراه همسر و دو دختر خود در شهر کلگری کانادا زندگی می کند.
نکوداشت های کتاب خودسران
A startling view of the world from a bird's-eye perspective.
تصویری خیره کننده از جهان از نقطه نظر پرندگان.
Bloomsbury

Interesting and engrossing.
جذاب و هیجان انگیز.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

Excellent writing.
با نثری عالی.
School Library Journal School Library Journal

قسمت هایی از کتاب خودسران (لذت متن)
داستان سرایی هم نوعی آفرینش است. راهی است برای آن که ما کلاغ ها به آنچه هستیم شکل بدهیم. تاریخ ماست، راهنمای ماست، وجدان جمعی ماست، انعکاس پرواز ماست، بر فراز آبگیر ابدیت. تنه سر به فلک کشیده ای است که درازای شجره مان را بالا می رود، تا انتهای هر آنچه که هست، و آنگاه از گنبد زمان به پایین باز می گردد؛ تا بن ریشه هرآنچه که هست. هر داستانی که می گوییم یا می شنویم، شاخه ای دیگر را می رویاند بر این سند عظیم کهنسال پر شاخ و برگ خاندانمان.

بعضی هاتان اینجا بال به بال من بوده اید و در این سختی ها پرهاتان ریخته و استخوان هایتان تحلیل رفته. بعضی هاتان دیرتر آمده اید و پرسش هایی دارید. بعضی هاتان هم عزیزان تان را از دست داده اید، و چون از آن ها جدا بوده اید، تازه حالاست که باخبر می شوید. بیایید جلوتر. بیایید جلو، بیایید بالا، تا همه چیز را بشنوید.

اینطور شروع کنم که در سراسر سی و هشت بهار عمرم، و در سراسر سی و هشت زمستان عمرم، در سراسر دورانی که با گذر از نواحی پهناور مرکزی، بر فراز سواحل غربی، و اینجا بر فراز جلگه ها و جنگل های پهناور شمالی پرواز کرده ام، هیچگاه شاهد گرفتار شدن خانواده به چنین مصیبتی نبوده ام.