کتاب نجات یافتگان

The Judgment
وقایع کلاغیه 3
کد کتاب : 1889
مترجم :
شابک : 978-600-7439-71-5
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 280
سال انتشار شمسی : 1395
سال انتشار میلادی : 2006
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

کلم مارتین از نویسندگان پرفروش کانادا

کتاب سوم مجموعه «وقایع کلاغیه»

معرفی کتاب نجات یافتگان اثر کلم مارتینی

کتاب نجات یافتگان، رمانی نوشته ی کلم مارتینی است که نخستین بار در سال 2006 چاپ شد. مرگ می تواند به اشکال مختلفی ظاهر شود: جغد، عقاب، انسان، طاعون، طوفان و حالا کلاغ. کیپ و همراهان زخم خورده اش تا به اینجا راهی طولانی را پشت سر گذاشته اند، اما آن ها اکنون با دشمنی جدید رو به رو هستند: همنوعان خودشان. کوپر موفق شده صدها هزار کلاغ را دور خود جمع کند و گروهی انتقام جو و بی رحم را شکل دهد. کیپ حالا مجبور است برای زنده ماندن، از هوش و مهارت های خود در پرواز بیشترین استفاده را بکند. نبردی حماسی در پیش است و خطر مرگ، تک تک کلاغ ها را تهدید می کند. هیچ جایی برای پنهان شدن وجود ندارد چرا که کوپر و گروه بی رحم و نابودگرش در راه هستند.

کتاب نجات یافتگان

کلم مارتینی
کلم مارتینی، زاده ی 25 آگوست 1956، نویسنده ای کانادایی است. او علاوه بر داستان نویسی، به نوشتن فیلمنامه و نمایشنامه نیز اشتغال دارد و مدرس تئاتر در دانشگاه کلگری نیز هست. مارتینی به همراه همسر و دو دختر خود در شهر کلگری کانادا زندگی می کند.
نکوداشت های کتاب نجات یافتگان
An epic tale of bravery, betrayal and rivalry.
داستانی حماسی درباره ی شجاعت، خیانت و رقابت.
Times Educational Supplement

Fast paced and totally absorbing.
با ضرباهنگی سریع و کاملا جذاب.
Guardian Children's Supplement

A story with philosophical musings on freedom, leadership, and the consequences of actions.
داستانی با تأملاتی فلسفی درباره ی آزادی، رهبری و عواقب کارها.
CM Magazine

قسمت هایی از کتاب نجات یافتگان (لذت متن)
یادتان بیاید هر بالی را که در این سفر طولانی زده شد، هر پری را، هر شاه پری را، خوش اقبالی ها و بداقبالی هایی را که عاقبت رساندندمان به این دو شاخه ی خاص؛ بر روی این شاخه خاص درخت داستانمان. نشسته بودیم میان درختانی وسط آدم آبادی درندشت. گریخته از آتش و اضطرابی که موج می زد در آن آدم دانی که در حال فرو ریختن بود... همگی مانده بودیم که چطور راه بیفتیم و کجا برویم.

گرگ و میش است، درست همان گرگ و میشی که در «آغاز آفرینش» بود: زمانی طولانی و ساکت و جادویی. دمی درنگ کرده میان روز و شب. «جغد آغاز آفرینش» با بال های باز، نرم و آرام، از دل جنگلی می گذرد به تاریکی مرگ و به ساکتی بارش آرام برف. شکار طولانی شبانه آغاز شده است.

کمتر چیزی از چشمان نارنجی نافذ جغد دور می ماند؛ دارد با نگاهش توده ی انبوه خاربن ها و شاخه ها را می کاود. چیزی تیره رنگ به سرعت میان دو صنوبر سربه آسمان ساییده می پرد و جغد تنها با تکانکی که به بال های راه راه خاکستری و سیاهش می دهد، تغییر مسیر می دهد و میان درختان می سرد.