استاد دکتر سید علی موسوی فرزند سید حسین موسوی نور وجودش در صبح شهود 7 دی ماه 1307 هجری شمسی در محلهای به نام بـُرناباد در نزدیکی شهرستان بردسکن لمعان نمود.
آنچه از سیر زندگی ایشان بالکنایه و استعاره در ایام دروس استفاده شده، شخص ایشان از دوران صغر سن، شیفتهی لباس روحانیت و کسب علم و معرفت بودند.
• از 5 سالگی به مکتب رفته و پس از 6 ماه یک دوره تلاوت کلام الله مجید را بخوبی فراگرفتند و سپس در ابتدا کتابهایی به نام صد کلمه در شرح عروسی حضرت زهرا(سلام الله علیها)، طوفان البکاء در مرثیهی امام حسین (ع) و نیز کتاب ترسـّل را که مقدمه برای طلبهها بود، آموختند.
• در سن 6 سالگی فراگیری جامع المقدمات و شرح امثله را خدمت پدر آغاز نمودند و در اولین مرحلهی ورود به دوران درسی برای زیارت امامزاده حمزه و سید مرتضی به شهرستان کاشمر شدند
مقدمات دروس عربی را خدمت عالمی زاهد، مرحوم آقای فاضل مغانی و مقدمات فقه خدمت شخصیت روحانی آن روز " آقای نور" و شمسیه و منطق را در حضور بزرگواری به نام " آقای اشراق" ؛ لمعتین و معالم و قوانین و تفسیر صافی (که شروعش همه روزه بعد از نماز صبح بود) در خدمت مدرّسی والا و زاهد که در حقیقت از اوتاد زمان بودند، مرحوم شادروان "شیخ محمد حسن مدرس" فراگرفتند.
اگر این نفس به بدن اشراق نداشته باشد، همین که بدن را زیر خاک بگذارند، چون با نفس بیگانه شده، باید به سرعت متلاشی شود؛ چون آنچه که مقوم او بوده در آن حالت دیگر وجود ندارد و او همه هستی اش را می بازد... اما بعضی از جمله «ابن بابویه قمی» که در حضرت عبدالعظیم، در باغ شاهرخیه مدفون است، «پیرپالان دوز» در مشهد، «حر ریاحی» در کربلا، «محمدبن یعقوب کلینی» در بغداد، «ابن سینا» در همدان از شخصیت هایی بوده اند که پس از گذشت سالها از مرگشان، به شهادت تاریخ، زمانی که بنا به دلایلی اندامشان نمودار شد، هنوز جسمشان در خاک پلاسیده نشده بود! دلیل این مسأله چیست؟ اشراق نفس بر جسم اینها قوی بوده است. اما به چه دلیل؟...