کتاب در کوچه و خیابان

In The Street and Alleys
داستان های واقعی از تهران قدیم
کد کتاب : 29330
شابک : 978-9644226311
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 552
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 2008
نوع جلد : جلد سخت
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب در کوچه و خیابان اثر عباس منظرپور

« در کوچه و خیابان»، کتابی که هم اکنون در وبسایت ایران کتاب برای اهالی فرهنگ و ادب در دسترس قرار گرفته است، توسط سازمان چاپ و انتشارات سری اول آن در سال 1397 روانه بازار کتاب در ایران شده است.
"کتاب در کوچه و خیابان" کتابی است که " عباس منظرپور" آن را به نگارش درآورده است. عباس منظرپور در این کتاب داستانهایی واقعی از تهران قدیم را برای خوانندگان بازگو می کند. این کتاب برای جوانانی که تهران قدیم را تجربه نکرده اند می تواند بسیار جذاب باشد. همچنین در جوانان قدیم که حالا ممکن است به پدربزرگ ها و مادربزرگ های امروز تبدیل شده باشند، یک حس نوستالژی بوجود خواهد آورد. منظرپور در این کتاب خاطرات خود از زندگی در تهران را بازگو می کند. داستان‌های زندگی او در میان ساکنان تهران قدیم هم دلپذیر و هم جالب است. برخی از داستان‌های "در کوچه و خیابان" سرشار از پند و اندرز هستند و قصه‌ها به طور کلی خوانشی لذت‌بخش ارائه می‌کنند.
یکی از بهترین روایت‌های مجموعه، بخشی از خاطرات مربوط به دوران کودکی نویسنده است. بخش میانی کتاب بیشتر بر جوانی و فعالیت‎‌های سیاسی "عباس منظرپور" متمرکز است، که آن هم جذابیت خاص خودش را در کنار روایات اصلی کتاب "در کوچه و خیابان" دارد.

کتاب در کوچه و خیابان

عباس منظرپور
عباس منظرپور (متولد فروردین ۱۳۰۸ _ درگذشت ۲۹ فروردین ۱۳۹۷) تهران‌پژوه و نویسنده ایرانی متولد تهران بود.عباس منظرپور متولد فروردین ۱۳۰۸ در جنوب شهر تهران بود. او تا سن ۷۰ سالگی اگرچه هر از گاهی در نشریات، مقالات و ملاحظاتی را منتشر کرد، ولی تا آن زمان عمدتا به شغل و کسب و کار اصلی خود که دندانپزشکی و کارشناسی وزارت بهداری بوده پرداخته بود و به عنوان نویسنده حرفه‌ای، در این ژانر چندان شناخته شده نبود.به گفته خودش، نوشتن خاطرات، یادمانده‌ها و شنیده‌هایش (که او خودش خوش داشت ن...
قسمت هایی از کتاب در کوچه و خیابان (لذت متن)
«لات» یکی از محصولات تهران است و هیچ شهر دیگری آن را به معنای واقعی‏ ندارد. «لات» فرزند تاریخ، فرهنگ، اقتصاد و به طور خلاصه شرایط خاص تهران است. نه خوب است و نه بد. تا آنجایی که تاریخ نشان می دهد در موارد بسیار از او سوءاستفاده شده است. بسیار ساده است. زودباور و فداکار است. معمولا دستش «تنگ» است. باج می گیرد ولی گدایی نمی کند. زود معتاد می شود چون «جاهل» است و مضرات اعتیاد را واقعا درک نمی کند. دم را غنیمت می داند ...‏ ‏«لات»ها بد نیستند، فرزندان شرایط کشورند، قسمتی از هموطنان ما هستند که فقط کافی است زبان آن ها را بفهمیم. هیچ وقت سعی نکنید آن ها را «راهنمایی» کنید بلکه سعی کنید با آن ها مثل خودشان زندگی کنید... همان هایی که در طول سال های طولانی از این گروه در سرکوب ملت استفاده کرده اند، امروز هم همان حرکات را ادامه می دهند. نگذارید برای چهارمین بار در دوران معاصر آن ها در مقابل آزادی صف آرایی کنند. می بینید چه کسانی و از چه محلاتی به دولت مردان ما تیراندازی می کنند و با پیراهن سیاه و فریاد «یا زهرا» برادران دانشجوی خود را از ساختمان به پایین پرتاب می کنند. آن ها را به جای دشمن نگیرید، هم وطنان ناآگاه شما هستند. با آن ها درآمیزید و فریب ظواهر را نخورید. «سهمیه»ای ها را در دانشگاه با آغوش باز بپذیرید چون هم ملت به آن ها بدهکار است و هم آن ها می توانند در این مرحله حساس، پیونددهنده جنوب شهری ها با حرکت تاریخی ملت ما در جهت کسب حیثیت و آبرو آزادی باشند. کلمه «چاله میدانی» را دیگر با لحن موهن به لب نیاورید. آن ها با تمام خصوصیات خود خیلی شریف اند. آن ها را دوست بدارید.