کتاب خانه خنجرهای پرنده/نفرین خاندان دارناوی

داستان «خانه خنجرهای پرنده» یکی از چندین ماجرایی است که در مجموعه‌ی «پدر براون» منتشر شده و مانند سایر داستان‌ها، حول یک معمای ظاهرا پیچیده و غیرقابل‌توضیح می‌چرخد که در نهایت با بینش دقیق شخصیت اصلی، پدر براون، حل می‌شود.
ماجرا در یک مهمانی شب سال نو آغاز می‌شود؛ جایی که جمعی از شخصیت‌های اجتماعی برجسته، از جمله یک سیاستمدار و یک طنزپرداز معروف، حضور دارند. در این شب، مجموعه‌ای از جواهرات گران‌قیمت به نام «ستارگان پرنده» که متعلق به یکی از مهمان‌هاست، به شکل مرموزی ناپدید می‌شود. در فضای کلی داستان، نوعی افسانه یا نفرین خانوادگی به این جواهرات نسبت داده می‌شود که باعث شده برخی شخصیت‌ها باور کنند که این سرقت فراتر از یک اتفاق عادی است. در جریان داستان، شخصیت‌ها دچار سوءظن متقابل می‌شوند و گمانه‌زنی‌هایی درباره‌ی نقش نیروهای ماورایی یا نفرین خانوادگی شکل می‌گیرد. اما پدر براون، که ظاهرا بی‌آزار و آرام است، با دقت به رفتار افراد و با تحلیل ساده‌ اما دقیق انگیزه‌های انسانی، به‌تدریج به اصل ماجرا پی می‌برد. او درنهایت نشان می‌دهد که عامل سرقت نه چیزی جادویی یا اسرارآمیز، بلکه یک نقشه‌ی حساب‌شده توسط انسانی با ظاهری فریبنده بوده است.
این داستان، مانند بیشتر داستان‌های پدر براون، بر تقابل میان عقل و خرافه تمرکز دارد. در حالی که برخی شخصیت‌ها حاضرند اتفاق را به نیروهای ناشناخته نسبت دهند، پدر براون بر پایه‌ی شناخت واقع‌گرایانه از طبیعت انسان، نشان می‌دهد که پیچیده‌ترین جرم‌ها هم می‌توانند انگیزه‌های ساده و زمینی داشته باشند. در کنار ماجرای سرقت، داستان به مضامینی مثل اعتماد، فریب، و مسئولیت‌پذیری نیز می‌پردازد، بدون آنکه لحن قضاوت‌گر یا اخلاقی پیدا کند.