کتاب ریشه یابی درخت کهن

Rishe-yabi Derakht-e Kohan
کد کتاب : 32855
شابک : 978-9646751989
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 136
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2004
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب ریشه یابی درخت کهن اثر بهرام بیضایی

"ریشه یابی درخت کهن" پژوهشی است از "بهرام بیضایی"، کارگردان و پژوهشگر شناخته شده ی ایرانی، که اساطیر ایرانی را از منظر مقایسه ی دو داستان بزرگ و محبوب اساطیری ایران مورد بررسی قرار می دهد. در "ریشه یابی درخت کهن" با تلاش "بهرام بیضایی" برای نشان دادن شباهت ها میان داستان های ضحاک از شاهنامه و هزار و یک شب مواجه هستیم. وی تلاش می کند تا با کنار هم قرار دادن وقایع و شخصیت های اصلی این دو داستان، ریشه های مشترک درختی کهن را به مخاطبین بنمایاند.
"ریشه یابی درخت کهن" نگاهی تخصصی و پژوهش محور به حوزه ی اسطوره شناسی داشته و اطلاعاتی را به خواننده می افزاید، که دسترسی به آن به صورت جداگانه در منابع حجیم و سنگین، چه برای مخاطب تخصصی و چه خواننده ی معمولی، وقت و انرژی زیادی را صرف می کند. به این ترتیب مطالعه ی"ریشه یابی درخت کهن" علاوه بر اینکه صرفه جویی در وقت و حوصله ی مخاطب است، ابزار کم نظیری برای آشنایی با اساطیر این سرزمین می باشد و با قلم ستودنی و فارسی فخیم "بهرام بیضایی"، لذت مطالعه ی این کتاب دو چندان شده است. "ریشه یابی درخت کهن" نکات مبهم و پیچیده ی قابل توجهی را حلاجی کرده که می تواند به درک مخاطب از دو داستان اساطیری ضحاک و هزار و یک شب بیافزاید و این داستان ها را که شاید بارها مورد مطالعه ی مخاطب ایرانی قرار گرفته، این بار با کیفیتی بهتر و خوشایندتر به او عرضه کند. کتاب در برابر گستره ی اطلاعاتی قوی خود، بسیار کم حجم بوده و مخاطب به هیچ عنوان از مطالعه ی آن خسته نمی شود.

کتاب ریشه یابی درخت کهن

بهرام بیضایی
بهرام بیضایی (زاده ۵ دی‌ماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایش‌نامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.‏‏بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه نویسی، در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده‌است.‏وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم‌ترین آثار وی هستند.‏خانواده‌اش اهل کاشان...
قسمت هایی از کتاب ریشه یابی درخت کهن (لذت متن)
هر دو داستان منطبق است بر چهار فصل و چرخش سال. شهریاری جمشید، پادشاهی شهریار، معادل اعتدال ربیعی است. خیزش ضحاک و خشم و خونریزی شهریار معادل انقلاب صیفی، تقدیم شهرناز و ارنوار و آمدن شهرزاد و دین آزاد معادل اعتدال خریفی، غفلت خواب آلوده ی ضحاک و کابوس هایش، و قصه گویی طولانی شهرزاد برای از سرگذراندن زمان، معادل انقلاب شتوی. فراز آمدن فریدون و به خرد گراییدن شهریار معادل بازگشت اعتدال ربیعی. بی گمان هر دو نام شهرناز و شهرزاد گردانده و گشته ی نام هایی باستانی ترند، که گرچه با دوران تدوین شناهنامه و هزارافسان مناسب شده اند، ولی همچنان مفهومی باستانی (اگرنه حتی مفهوم اولیه ی خود) را نگهداری کرده اند. اگر شهر را در برابر کوده و دشت و بیابان و جنگل دستاوردی مردمانه و به معنای سامان و سرپناهی اندیشیده و کنایه از آگاهی و خلاقیت و فرهنگ بشمریم شاید معنای شهرناز (مایه ی سربلندی شهر) و شهرزاد (زاده ی شهر) در قبال ضحاک و شهریار که فرمانروای آشوب و آشفتگی و معنا و طبیعت مهار نشده اند همراه با خاطره ی دور از عهد مادر سالاری و زن محوری آشکار گردد. همچنین ارنواز و دین آزاد کم و بیش بازتاب دو ایزدبانوی باستانی اند و چون پشتیبان شهرناز و شهرزاد پدیدار می شوند.