کتاب رهایی از افکار وسواسی

Overcoming Obsessive Thoughts
کد کتاب : 40102
مترجم :

شابک : 978-6002005342
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 232
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2005
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب رهایی از افکار وسواسی اثر کریستین پوردون

اگرچه زمانی تصور می شد که یک بیماری نادر و غیر معمول است، اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) به طور فزاینده ای بخشی از گفتمان روزمره شده است زیرا توجه رسانه ها را بیشتر و بیشتر به خود جلب کرده است. مجلات و برنامه های خبری ویژگی هایی را در مورد این اختلال و طیف علائم آن انجام داده اند، و فرهنگ عامه شخصیت هایی را که از OCD رنج می برند، مانند کارآگاهی در برنامه تلویزیونی UPN، مانک، به تصویر می کشد.
یکی از جنبه های OCD که به تازگی به طور گسترده شناخته شده است این است که افراد مبتلا به این اختلال می توانند طیف وسیعی از علائم را نشان دهند. برخی از افراد مبتلا به OCD به طور اجباری شستشو می دهند، برخی دیگر اشیاء را احتکار می کنند، در حالی که برخی دیگر - مخاطبان این کتاب - با افکار وسواسی دست و پنجه نرم می کنند. موثرترین تکنیک های درمانی از علامتی به علامت دیگر متفاوت است.
این چهارمین کتاب از این مجموعه به نیازهای کسانی می‌پردازد که با افکار وسواسی که آنها را خشونت‌آمیز، نفرت انگیز یا کفرآمیز می‌دانند دست و پنجه نرم می‌کنند. روانشناسان تخمین می زنند که بیش از 50 درصد از مبتلایان به OCD افکار پرخاشگرانه، مذهبی یا جنسی را تجربه می کنند. هدف این کتاب کمک به افراد برای درک تأثیر تلاش‌های کنترلی بر افکار وسواسی‌شان است. این کار به آنها کمک می کند تا تشخیص دهند که افکار به خودی خود تهدید کننده، خطرناک یا مضر نیستند. در عوض، این راهبردهای اجباری است که آنها برای مقابله با آن ایجاد می کنند که باعث می شود افکار بسیار مضر به نظر برسند. این کتاب تمرین‌های ایمن و موثری را ارائه می‌دهد که خوانندگان می‌توانند از آنها برای محدود کردن تأثیر افکار وسواسی بر زندگی خود استفاده کنند. علاوه بر راهبردهای خودمراقبتی، این کتاب حاوی اطلاعاتی در مورد انتخاب و استفاده حداکثری از مراقبت حرفه ای است.

کتاب رهایی از افکار وسواسی

کریستین پوردون
کریستین پوردون ، دکترای روانشناسی، دانشیار روانشناسی در دانشگاه واترلو در واترلو ، ON ، کانادا است. و مشاور روانشناسی با کلینیک درمان و تحقیقات اضطراب در بخش بهداشت جوزف در همیلتون ، ON ، کانادا می باشد.
قسمت هایی از کتاب رهایی از افکار وسواسی (لذت متن)
«افکار یکسان است، امّا واکنش به افکار فرق دارد مایکل در حال رانندگی این فکر به ذهنش خطور می کرد که بلافاصله مرتکب خطای انحراف به چپ می شود. او فکر می کرد: "چقدر برای من عجیب و غریب است که چنین افکاری به ذهنم خطور کند! من آدمی نیستم که در حین رانندگی به کسی آسیب بزند." امّا دیوید نیز همین فکر به ذهنش خطور می کند و بلافاصله فکر می کند: "آه، خدای من. این فکر احمقانه چیست که به ذهنم خطور کرده است. چرا باید چنین فکری داشته باشم؟ ممکن است باعث کشتن افراد شوم. چی می شود اگر طبق این فکر عمل کنم؟ این افکار به ذهن آدم های بدطینت می رسند. چون این فکر به ذهنم می رسد پس حتمآ آدم بدی هستم. اگر واقعآ فکر آسیب زدن در حین رانندگی به ذهنم برسد، بهتر است اصلا رانندگی نکنم." اگرچه ممکن است مایکل بدون نگرانی به فعّالیت های روزمره خود ادامه دهد، امّا به طور حتم افکار دیوید در کارش مزاحمت ایجاد می کنند. دیوید ممکن است به وارسی تمام شواهد دال بر قاتل بودن خود بپردازد و از بد حادثه به چنین اطلاعاتی دست پیدا می کند. هرچه بیشتر سعی می کند در حین رانندگی چنین افکاری به ذهنش خطور نکند، امّا انگار اوضاع بدتر می شود و این افکار با شدّت و فراوانی بیشتری به ذهنش رسوخ می کنند. ممکن است درنهایت، دیوید عطای رانندگی را به لقای آن ببخشد و سعی کند افکار وسواسی را با افکار مثبت خنثی کند. اجتناب از این افکار باعث می شود دیوید وسواس ها را تجربه نکند و طبق این افکار عمل نکند و با مثبت اندیشی سعی کند از احساس تنش و پریشانی رهایی یابد. چون این احساس رهایی از تنش و پریشانی، لذّت بخش است، بنابراین دیوید از این راهبردها بیشتر استفاده می کند.»