کتاب« تاریخ هنر نو» اثر جاناتان هریس، با بررسی تغییرات بنیادین در رویکردهای تاریخ هنر معاصر، نشان میدهد چگونه نظریهها و مطالعات میانرشتهای دیدگاه ما نسبت به هنر و جایگاه آن در جامعه را متحول کردهاند. این کتاب، راهنمایی برای درک تحولات فکری و روششناختی در تاریخ هنر معاصر ارائه میکند و بهویژه به تأثیرات نظریههای اجتماعی، فمینیستی، مارکسیستی و مطالعات پسااستعماری بر تحلیل آثار هنری توجه دارد. در آغاز کتاب، هریس به بررسی رویکردهای سنتی تاریخ هنر میپردازد و محدودیتهای آنها را در تحلیل آثار هنری و فهم نقش هنر در جوامع مختلف نشان میدهد. او توضیح میدهد که چگونه تاریخنگاری کلاسیک هنر عمدتا بر بیوگرافی هنرمند، سبکشناسی و ارزشهای زیباییشناسانه تمرکز داشته و از جنبههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آثار فاصله گرفته است. این مقدمه پایهای فراهم میکند تا خواننده اهمیت رویکردهای نوین در تاریخ هنر را درک کند. در بخش میانی کتاب، هریس با نگاهی میانرشتهای، مفاهیمی چون مدرنیته، سرمایهداری، دولت ملت، هویت، جنسیت، ایدئولوژی بصری و بازنماییهای اجتماعی در هنر را تحلیل میکند. او نشان میدهد که هنر چگونه در شکلدهی به نگرشها و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی نقش دارد. هریس همچنین تأکید دارد که استفاده از نظریههای فمینیستی، مارکسیستی و پسااستعماری، ابعاد تازهای از تحلیل آثار هنری و درک زمینههای تاریخی آنها را پیش روی پژوهشگران باز میکند. هریس در این کتاب تأکید میکند که تحلیل آثار هنری بدون در نظر گرفتن نظریههای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ناقص است. او با ارائه مثالهای مشخص از آثار و نقدهای هنری نشان میدهد چگونه نظریهها میتوانند بینشهای تازهای درباره معنا، ساختار و نقش اجتماعی هنر ارائه کنند. این دیدگاه اهمیت بررسی هنر در بستر اجتماعی و تاریخی را روشن میسازد و به خواننده کمک میکند تا هنر را در تعامل با تحولات فرهنگی و تاریخی بهتر درک کند. این کتاب چشمانداز تازهای از تحلیل هنر ارائه میدهد و کمک میکند تا نقش هنر در شکلدهی هویتها و ارزشهای اجتماعی بهتر درک شود.
درباره جاناتان هریس
جاناتان هریس استاد تاریخ بیزانس در رویال هالوی، دانشگاه لندن است. تحقیقات هریس در زمینه "تاریخ بیزانس 900–1460؛ روابط بین بیزانس و غرب، به ویژه در طی جنگهای صلیبی و رنسانس ایتالیا؛ دیاسپورای یونان پس از 1453" است.