رمانی هوشمندانه که هم به ذهن و هم به قلب مخاطب راه می یابد.
شاهکاری در اوج.
تأملی بر عشق، خاطرات و قدرت هنر.
ساعت هشت و نیم صبح بود و من با قلبی که داشت می ترکید وارد ساختمان انبار نگهداری کالا شدم. آرواره ام سفت شده و دندان هایم به هم ساییده می شدند. طلوع آفتاب و شروع ساعت کاری اداره ها: قیل وقال صبحگاهی عابرهای پیاده، سرحال و شاداب. ساعت ده و پانزده دقیقه من روی زمین اتاقم در خانه ی هابی نشسته بودم و سرم مثل موی بافته شده تاب می خورد. کنارم روی موکت دو کیسه ی خرید افتاده بود؛ یک چادر مسافرتی که هرگز استفاده نشده بود؛ یک روبالشی کرم رنگ نخی که هنوز بوی اتاقم در وگاس را می داد؛ یک قوطی پر از قرص اکسی کدون و مرفین که می دانستم باید توی توالت بیندازم و سیفون را بکشم، و نوارچسب درهم پیچیده که با دقت فراوان به کمک چاقوی مخصوص بریده بودم، بیست دقیقه کار درنهایت دقت و ظرافت، نبض سرانگشتانم از ترس این که مبادا یک وقت نقاشی آسیب ببیند، همین طور می زد.
شهودی به من گفت که خنده، نور بود و نور، خنده؛ و این که راز کائنات همین بود.
از کسانی که بیش از حد دوستشان داری، دوری کن. آن ها کسانی هستند که تو را خواهند کشت.
«تارت»، زمانی طولانی را برای خلق هر کدام از آثارش—به طور میانگین ده سال—صرف می کند
سلام دوستان گرامی. عرض ادب و احترام، رمانی وصف ناپذیر و بسیار دوست داشتنی. ابتدای بخش اول کتاب جمله ای از کامو نوشته شده که به نظر بنده مهم است. پیشنهاد میکنم قبل از خواندن کتاب مطالعه ای مختصر در مورد مکتب ابسوردیسم داشته باشید. هر سبک و سلیقه ای که داشته باشید این کتاب شما را در خود حل میکند. «سهرهی طلایی» جایزهی بسیار معتبر پولیتزر را برای خالق خودش به ارمغان آورد و او را به صدر نشاند. شخصیت پردازی، تصویر سازی و خط داستان بسیار جذاب و گیرا است. بنده نسخهی تک جلدی را تهیه و خواندم. قطور ولی سبک بود. چاپ نفیس و یک دست صفحههای کتاب تجربه ای خوش آیند بود و هرگز به زحمت نیفتادم. نکتهی آخر در مورد ترجمهی کتاب، به قول انگلیسیها LAST BUT NOT LEAST. بدون تردید ترجمهی روان و بسیار دلپذیر کتاب شما را به وجد میآورد. چیرگی مترجم محترم در گزینش و کاربرد کلمهها و جملهها خواننده را مات و مبهوت میکند. گویی نویسنده و مترجم یک روح هستند در دو بدن. ای کاش یک جایزه ای شبیه پولیتزر هم به مترجم بی نظیر، متبحر و خوش قریحه بانو مریم مفتاحی اعطا و از وی به شایستگی تقدیر میشد.ترجمهی ایشان برای ما پارسی گویان تحفه ای نفیس و هدیه ای بی بدیل است. سلامتی و شادی روز افزون برای خانم مفتاحی آرزو میکنم. در پایان از نشر قطره، مترجم محترم و ایران کتاب تقدیر و تشکر میکنم. عزت زیاد
بعد از خوندن گذشتهی رازآمیز، خیلی وقته میخوام این کتاب رو هم بخرم اما با تخفیفش هم گرونه.
سلام و خسته نباشید .... کتاب تازه به دستم رسید .... خیلی هم تعریفش رو شنیدم که گرفتمش و مشتاق خوندنشم ... ولی خب وقتی توی اینجا دیدمش نوشته بود ۲ جلد هست ولی وقتی دستم رسید دیدم یه جلده ... دو تا جلدو یکی کردن دستشون درد نکنه .... آخه من نمیدونم یه کتاب حجیم ۱۲۰۰ صفحه ای رو چرا یه جلد میکنید؟ (البته صحبتم با انتشارات هست الان) اینو الان من چجوری تو دستم بگیرم و بخونمش؟ چجوری با خودم ببرمش؟ البته از سایت هم یه انتقاد دارم ( زان یار دلنوازم شکریست با شکایت) سایت خیلی خوبی دارین و من چند باری ازتون خریدم و راضی بودم ولی لطفاً این جور مسائل رو که مثلاً کتاب یه جلد هست یا نه رو لطفاً لطفاً بنویسید داخل محتواتون ... که حداقل بدونیم ما قبل از خرید ... (به عنوان مثال واسه همین کتاب نوشتید ۲ جلد در صورتیکه نیست). شما که دارید زحمت میکشید این مورد هم لطفاً لحاظ کنید که ممنون میشم .... کتاب هم که خوندم نظرمو دربارش مینویسم ... با تشکر
زشته واسه نشری که اینجوری کتاب چاپ کنه،همچین کتاب گنده ای رو کی یه جلدی چاپ میکنه؟این توی هیچ کیف همراهی جا نمیشه
دو جلد هستش
نشر قطره مارو سر کار گذاشته،چاپ هم نمیکنه
چاپ شد با قیمت یک میلیون و دویست هزار تومن🤨
قلم بسیار زیبای نویسنده شما را جذب داستان میکنه و مطالبی که در مورد آثار هنری هست هم لطف خودش را داره شاید جاهایی داستان کند پیش بره ولی بعد سورپرایز میشید.
چرا موجود نمیشه:(
ولی شما همین اول داستان توی ترجمه به نویسنده خیانت کردید! مادر تئودور تو یه حادثه تروریستی تو موزهی متروپلیس نیویورک کشته میشه نه توی تصادف رانندگی
امیدوارم هرچی زودتر موجود بشه
لطفا موجود کنید
به پات ویوفتم بوخودا
این بنده خدا چقدر چشم انتظار موجود شدن بود خیلی دلم میخوام بدونم تهیه کرد و خوند آخرسر یا نه.
داداش عاشقت میشم اگه موجود کنی
یکی مخصوص برای من موجود کن تلوخودا
موجود کنید بخدا بیشتر تبلیغت میکنم
تروخدا موجود کن
موجودش کنید دیگه وا
خوب و جالب بود :)
دو جلدیه؟
خیر تک جلدیه
سلام و وقت به خیر. کتاب دورهی دو جلدی است.
تأثیر گذارترین رمانی که تا به حال خونده ام... داستانی کاملا واقعی با شخصیتهای کاملا حقیقی و ملموس هیچ جای داستان احساس نمیکنید شخصیتها حتی بی اهمیتترین شخصیتهای داستان تصنعی هستن... نویسنده اونقدر خوب نوشته و مترجم اونقدر خوب ترجمه کرده که احساس میکنید همراه با تئو شخصیت اصلی داستان هستید
پس حتما اثر دیگهی این نویسنده " تاریخچهی مخفی " هم بخون، اگر برات مقدوره زبان اصلیشو بخون که یک قدم به ارتباط گیری با نویسنده نزدیکتر بشی . دانا تارت انقدر فوق العاده س که علی رغم کلی کتاب نو و نخونده توی قفسه م، میخوام سهره طلایی رو بخرم و شروع کنم ، بعد از تاریخچه مخفی , دیگه نمیتونم ازش دل بکنم.
یکی از فوق العادهترین داستانهای ترجمه شده فقط برام سواله چرا هنوز برای عموم شناخته شده نیست بخونید و ازش لذت ببرید