همه همسایه ها با هم داد زدند: درسااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا، بذار باااااااااااااااااااااااااااااابات بیااااااااااااااااااااااااااااااد! درسا هم جواب داد: به من چه اصلا؟! حقتونه! همه تون حقتونهههههههههههه! چرا حقشان بود؟ چون درسا بیشتر از داداشی شکلات صبحانه دوست داشت. چون بیتا برایش یک کارت دعوت قلب قلبی تولد فرستاده بود. چون داداشی مسابقه ی نقاشی برنده شده بود.