کتاب بازگشت به کیلی بگز

Return to Killybegs
کد کتاب : 77
مترجم :
شابک : 978-964-416-368-5
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 304
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2011
نوع جلد : جلد سخت
سری چاپ : 9
زودترین زمان ارسال : 10 اردیبهشت

برنده ی جایزه ی بزرگ ادبی آکادمی فرانسه سال 2011

معرفی کتاب بازگشت به کیلی بگز اثر سورژ شالاندن

مردی به اسم تایرون میهان که به دلیل جاسوسی بدنام شده، در انتظار رسیدن قاتلینش، مدت اقامت خود در منطقه ی دونگال را به درازا می کشاند. رمان بازگشت به کیلی بگز اثر سورژ شالاندن، داستان مردی را بازگو می کند که به مردم خود خیانت کرده است؛ مردمی از انجمن کاتولیک بلفاست که در بحبوحه ی جنگی طولانی مدت در دهه های 70 و 80 میلادی در ایرلند شمالی، اعلام وجود کردند. این اثر قدرتمند و مورد تحسین منتقدان، که نامزد دریافت جایزه ی گنکور و برنده ی جایزه ی بزرگ ادبی آکادمی فرانسه شده است، دست روی موضوعی می گذارد که در نظر اکثر ایرلندی ها، بااهمیت جلوه می کند: سرشت، ماهیت و شرایط خیانت و بقا. کتابی اصیل و فوق العاده پیش روی شما قرار گرفته است.

کتاب بازگشت به کیلی بگز

سورژ شالاندن
سورژ شالاندن، نویسنده ی فرانسوی متولد 1952 پس از 34 سال همکاری با لیبراسیون، روزنامه ی مشهور پاریسی، در حال حاضر عضو هیئت تحریریه ی کانار آنشنه، دیگر روزنامه ی مشهور پاریسی است. گزارش های او درباره ی ایرلند شمالی و محاکمه ی کلوس باربی، جنایت کار جنگی فرانسه، جایزه ی آلبر لوندر را که مشابه جایزه ی پولیتزر است، نصیب او کرد. شالاندان چند رمان دارد که از بین آن ها رمان درباره ی یک قول، برنده ی جایزه ی مدیسی، سومین جایزه ی ادبی معتبر فرانسوی شده است.
نکوداشت های کتاب بازگشت به کیلی بگز
This is a book of profound humanity, marvellously written. With the words and tears of silence.
این کتاب به مسائل ژرف بشری می پردازد و به شکلی شگفت انگیز به نگارش درآمده است. با کلمات و پاره های سکوت.
Le Nouvel Observateur

A profound, passionate, overwhelming novel.
رمانی عمیق، پراحساس، تأثیرگذار.
Library Journal Library Journal

Amongst the most powerful of novels.
جزو قدرتمند ترین رمان ها.
Figaro Figaro

قسمت هایی از کتاب بازگشت به کیلی بگز (لذت متن)
یک بار، حتی در راه برگشت، دستم را گرفت. دردم آمد. می دانستم که این دست دوباره به مشت تبدیل خواهد شد، که خیلی سریع مثل فلز، سخت خواهد شد. تا یک ساعت دیگر یا فردا، بدون اینکه علتش را بدانم.

با نفرت، با غرور، با خشم، از روی عادت؛ من زندانی دستان پدرم بودم. اما آن شب، انگشتانم با انگشتانش درهم آمیخت. من از گرما و ملایمتش به نفع خودم استفاده کرده بودم.