کتاب الدست

Eldest
سه گانه میراث کتاب دوم (دو جلدی)
کد کتاب : 813
مترجم :
شابک : 978-964-5668-40-0
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 982
سال انتشار شمسی : 1392
سال انتشار میلادی : 2005
نوع جلد : سلفونی
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 10 اردیبهشت
تعداد جلد : 2

جزو لیست برترین رمان های ادبیات نوجوان

جزو پرفروش ترین های نیویورک تایمز

مجموعه دو جلدی

ادامه ی کتاب اراگون

کتاب دوم از سه گانه میراث+یک

معرفی کتاب الدست اثر کریستوفر پائولینی

کتاب الدست، رمانی فانتزی نوشته ی کریستوفر پائولینی است که ادامه ی داستان رمان اراگون را نقل می کند. اراگون پس از اتمام مأموریتی سخت و نفسگیر، اکنون باید به همراه اژدهایش، سفیرا، برای کسب مهارت بیشتر در مبارزه با شمشیر و استفاده از جادو به سرزمین اِلف ها برود. این سفر برای اراگون، فراموش نشدنی خواهد بود و او در طول این ماجراجویی، با افراد، مکان ها و اتفاقات بی نظیری مواجه خواهد شد. در رمان الدست، آشوب و خیانت، همه جا در کمین اراگون است و هیچ چیز آن طور که به نظر می رسد، نیست. شخصیت اصلی داستان خیلی زود متوجه می شود که به هر کسی نباید اعتماد کرد.

کتاب الدست

کریستوفر پائولینی
کریستوفر جیمز پائولینی، زاده ی 17 نوامبر 1983، نویسنده ی آمریکایی است.پائولینی در لس آنجلس به دنیا آمد و دوران دبیرستان را در ایلینوی گذراند. او پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، کار بر روی اولین رمان خود را آغاز کرد و وارد دنیای نویسندگی شد. کتاب رکوردهای گینس در 5 ژانویه ی 2011، پائولینی را به عنوان جوان ترین نویسنده ی یک مجموعه کتاب پرفروش معرفی کرد.
نکوداشت های کتاب الدست
A breathtaking success.
موفقیتی نفسگیر.
USA Today USA Today

It has attracted not only adult fantasy fans but also mainstream fiction readers.
این رمان علاوه بر طرفداران داستان های فانتزی، توجه مخاطبین عام داستان ها را به خود جلب کرده است.
Barnes & Noble

With an intricate plot and meticulously built fantasy world.
با داستانی پیچیده و دنیایی فانتزی که با دقتی موشکافانه خلق شده است.
Children's Literature

قسمت هایی از کتاب الدست (لذت متن)
مورتاگ و دوقلوها نیز با آژیهاد رفته بودند. دوقلوها به این خاطر همراه آژیهاد رفته بودند که این جست و جو کار خطرناکی بود و باید از رهبر واردن ها محافظت می شد و مورتاگ هم به این خاطر رفته بود که می خواست ثابت کند نمی خواهد هیچ دردسری برای واردن ها پیش آید. اراگون از این که نظر مردم تا این اندازه نسبت به مورتاگ تغییر کرده بود، تعجب می کرد. هیچ کس مایل نبود در جایی که آن قدر کار برای انجام دادن بود، انرژی اش را بیهوده صرف یک تنفر پیش پا افتاده کند. او دلش برای صحبت کردن با مورتاگ تنگ شده بود و مشتاقانه منتظر بود وقتی که برگشت، تمام اتفاقات را برایش تعریف کند.

در حال زندگی کن، گذشته را به خاطر داشته باش و از آینده نترس؛ چرا که آینده وجود ندارد و هیچ وقت هم نخواهد داشت. فقط «اکنون» وجود دارد.

کسانی که بیشتر از همه، عاشقشان هستیم، اغلب بیگانه ترین ها به ما هستند.