1. خانه
  2. /
  3. بلاگ
  4. /
  5. نگاهی به روتین روزانه برخی از نویسندگان بزرگ

نگاهی به روتین روزانه برخی از نویسندگان بزرگ

Routines of Writers

در این مطلب به روتین های روزانه‌ی تعدادی از شناخته‌شده‌ترین و موفق‌ترین نویسندگان، از گذشته و اکنون، می پردازیم.

اغلب تصور می کنیم کارهای بزرگ و مهم توسط افرادی انجام می شود که استعداد، نبوغ و مهارت های ذاتی دارند. اما چه تعداد کار بزرگ و مهم ممکن بود توسط افرادی به انجام برسد که هیچ‌وقت گستره‌ی کامل استعدادها و توانایی های خود را درک و شکوفا نکردند؟ بسیاری از ما قادر به انجام کارهای خیلی بیشتری از میزان کنونی در زندگی خود هستیم و انگار بهترین توانایی هایمان، جایی درون ما پنهان شده است. 

اما چگونه می توانیم این توانایی ها را از درون خود بیرون بکشیم و آن ها را با جهان سهیم شویم؟ شاید بهترین راه برای انجام این کار، به وجود آوردن روتین های روزانه‌ی کارآمدتر و بهتر باشد. وقتی به برجسته‌ترین چهره ها در همه‌ی حوزه های هنری و غیرهنری نگاهی می اندازیم، چیزی را مشاهده می کنیم که بسیار فراتر از هوش یا مهارت است. این افراد، اشتیاقی تزلزل‌ناپذیر برای به سرانجام رساندن کار خود دارند و شاید مهم‌تر از آن، استاد روتین های روزانه هستند. در این مطلب به روتین های روزانه‌ی تعدادی از شناخته‌شده‌ترین و موفق‌ترین نویسندگان، از گذشته و اکنون، می پردازیم. 




هاروکی موراکامی

«موراکامی»، یکی از محبوب‌ترین نویسندگان معاصر در ادبیات ژاپن و جهان، در مصاحبه‌ای در سال 2004، از روتین های جسمانی و ذهنی خود سخن گفت:

«وقتی فرآیند نوشتن را برای خلق یک رمان آغاز می کنم، چهار صبح از خواب بیدار می شوم و به مدت پنج تا شش ساعت کار می کنم. بعد از ظهر، حدود ده کیلومتر می دوم یا 1500 متر شنا می کنم (یا هر دو)، بعد کمی کتاب می خوانم و موسیقی گوش می کنم. در آخر ساعت نُه شب می خوابم. من این روتین را هر روز بدون تغییر حفظ می کنم. خود تکرار، به مهم‌ترین مسئله تبدیل می شود؛ نوعی هیپنوتیزم است. خودم را هیپنوتیزم می کنم تا به سطحی عمیق‌تر از ذهن دست یابم. اما حفظ این تکرار در مدت زمانی طولانی—شش ماه تا یک سال—به قدرت ذهنی و جسمانی زیادی نیاز دارد. از این منظر، نوشتن رمان مثل تمرین برای بقا است. قدرت جسمانی در این کار، درست به اندازه‌ی استعداد هنری، ضروری است.»




هنری میلر

نویسنده و نقاش معروف، «هنری میلر»، در سال 1932 یک فهرست یا برنامه‌ی کاری را به وجود آورد تا از طریق آن، بخشی از روتین روزانه‌ی خود را شکل دهد. این فهرست که بخشی از آن را در ادامه می خوانیم، در کتاب «هنری میلر در باب نوشتن» به شکل کامل انتشار یافته است:

-در هر زمان، فقط روی یک چیز کار کنید و تا اتمام آن، ادامه دهید.

-مضطرب نباشید. با آرامش و لذت و بدون هراس از هدفی که دارید، کار کنید.

-طبق برنامه کار کنید، نه طبق حس و حالتان. در زمان مقرر، دست از کار بکشید.

-انسان بودن را فراموش نکنید! با دیگران معاشرت کنید، به جاهای مختلف بروید، کاری را که دوست دارید انجام بدهید.

-کتاب هایی را که می خواهید بنویسید، فراموش کنید. فقط به کتابی فکر کنید که در حال نوشتن آن هستید.

-همیشه ابتدا بنویسید. نقاشی، موسیقی، دوستان، سینما، همه‌ی این ها بعد از نوشتن.




خالد حسینی

«خالد حسینی»، خالق کتاب های تأثیرگذار و پرفروشی همچون «هزار خورشید تابان» و «بادبادک باز»، در مصاحبه‌ای در مورد کارهای ضروری برای همه‌ی نویسندگان صحبت کرد:

«من طرح کلی به وجود نمی آورم، به نظرم مفید نیست، و به محدودیت هایی که برایم به وجود می آورد، علاقه‌ای ندارم. من عنصر غافلگیری و بودن در لحظه را دوست دارم، این که اجازه بدهم داستان خودش مسیرش را پیدا کند. به همین خاطر، به نظرم نوشتنِ یک پیش‌نویس اولیه، کاری بسیار سخت و پرزحمت است. خیلی اوقات ناامیدکننده هم هست. به ندرت پیش می آید که پیش‌نویس، همان چیزی باشد که فکرش را می کردم، و معمولا از ایده‌آلی که در آغاز فرآیند نوشتن در سر داشتم، فاصله‌ی زیادی دارد. با این حال، من عاشق بازنویسی هستم. پیش‌نویس اولیه در واقع فقط طرحی زمینه‌ای است که روی آن، لایه و بُعد و سایه و جزئیات و رنگ را اضافه می کنم. بخش بزرگی از نوشتن برای من، بازنویسی است. در طول همین فرآیند است که معناها، پیوندها و احتمالات پنهانی را کشف می کنم که در آغاز کار، متوجه آن ها نشده بودم. در بازنویسی امید دارم که داستان، به چیزی که در ابتدا امید به خلقش داشتم، نزدیک‌تر شود.»




جودی پیکو

هفت کتاب اخیر که «جودی پیکو» خلق کرده، به صدر فهرست «پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز» راه یافته است. این نویسنده‌ی آمریکایی در مصاحبه‌ای، به توضیح روش خود در نوشتن و خلق هنری پرداخت:

«من به مفهوم «سد نویسنده» یا «بن‌بست ذهنی» اعتقاد ندارم. به این موضوع فکر کنید—وقتی در دانشگاه محبور بودید مقاله‌ای بنویسید، مگر همیشه شب قبل از ارائه، مشکل به طریقی حل نمی شد؟ به نظرم «سد نویسنده» فقط داشتنِ زمانِ بیش از اندازه است. اگر فقط زمانی محدود برای نوشتن داشته باشید، آن وقت می نشینید و این کار را انجام می دهید! ممکن است هر روز به بهترین شکل ننویسید، اما همیشه می توانید یک صفحه‌ی بد را ویرایش کنید. ولی یک صفحه‌ی خالی را نمی توان ویرایش کرد.»




مایا آنجلو

نویسنده و شاعر برجسته، «مایا آنجلو»، در مصاحبه‌ای با The Daily Beast در سال 2013، درباره‌ی مسیر حرفه‌ای و همچنین عادت های کاری روزانه‌ی خود بیان کرد:

«من یک اتاق در هتلی نزدیک به خانه‌ام نگه داشته‌ام که ماهانه پولش را پرداخت می کنم. حدود ساعت 6:30 صبح به آنجا می روم. گفته‌ام همه‌ی نقاشی ها و وسایل تزئینی را از اتاق بیرون ببرند. از مدیریت و کارکنان هتل درخواست کرده‌ام که وارد اتاق نشوند، تا کاغذهایی را که روی زمین افتاده، از دست ندهم. حدودا هر دو ماه یک بار، یادداشتی را می بینم که از زیر درِ اتاق، به داخل فرستاده شده است: «خانم آنجلوی عزیز، لطفا اجازه دهید ملافه ها را عوض کنیم. فکر می کنیم که کثیف باشند!» اما من هیچ وقت آنجا نخوابیده‌ام، و معمولا ساعت دو بعد از ظهر، از هتل بیرون می روم. به خانه برمی گردم و چیزی را که صبح نوشته‌ام، می خوانم. و بعد متن را ویراش می کنم و آن را صیقل می دهم. نوشتن اثری که خواندنش برای مخاطبین راحت باشد، کاری بسیار سخت است. و همین‌طور برعکس، اگر شلخته و فکرنشده نوشته شده باشد، آن وقت خواندنش سخت خواهد شد.» 




ای. بی. وایت

نویسنده‌ی مشهور کتاب «تار شارلوت»، در مصاحبه‌ای با «پاریس ریویو» در مورد عادت های روزانه‌ی خود هنگام خلق اثر، بیان کرد:

«وقتی مشغول کار هستم، هیچ وقت موسیقی گوش نمی کنم. تمرکز لازم برای این کار را ندارم. اما در عوض در کنار حواس‌پرتی های عادی، خیلی خوب می توانم کار کنم. خانه‌ام، یک اتاق نشیمن دارد که در مرکز همه‌ی اتفاقات خانه است: مسیر رفتن به زیرزمین، آشپزخانه، کمُدی که تلفن در آن قرار دارد. رفت و آمد زیادی وجود دارد، اما اتاق روشن و دلنشینی است، و معمولا از آن به عنوان محلی برای نوشتن استفاده می کنم، علی‌رغم کارناوالی که در اطرافم برپاست! در نتیجه‌ی این کار، اعضای خانواده‌ام معمولا متوجه نمی شوند که چه زمانی در حال نوشتن هستم و هر شلوغی و سر و صدایی که بخواهند، ایجاد می کنند. اگر از این وضع خسته شوم، جاهایی برای رفتن دارم. نویسنده‌ای که منتظر شرایط ایده‌آل برای نوشتن باشد، بدون آوردن کلمه‌ای روی کاغذ خواهد مرد.»






مقالات مرتبط با "نگاهی به روتین روزانه برخی از نویسندگان بزرگ"
بررسی کتاب «دوست باهوش من» اثر «النا فرانته»
بررسی کتاب «دوست باهوش من» اثر «النا فرانته»

رمان «دوست باهوش من» موضوعات زیادی را مورد توجه قرار می دهد، اما در بطن روایت، دوستی عمیق و چندوجهی میان «النا گرکو» و «رافائلا چِرولو» قرار دارد.

حقایقی درباره زندگی «ارنست همینگوی»
حقایقی درباره زندگی «ارنست همینگوی»

با این مطلب همراه شوید تا درباره‌ی خالق آثار درخشانی همچون «پیرمرد و دریا» و «زنگ ها برای که به صدا درمی آید» بیشتر بدانیم.

حلقه‌ی مهربانی کتاب؛ جایی که هر کتاب، نوری تازه می‌افروزد.
حلقه‌ی مهربانی کتاب؛ جایی که هر کتاب، نوری تازه می‌افروزد.

در این پویش، که با همکاری نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور آغاز شده است، مخاطبان ایران‌کتاب می‌توانند کتاب‌های اهدایی خود را برای ارسال مستقیم به یکی از ۳۰۰ کتابخانه در ۳۰۰ شهر کشور انتخاب کنند.

بررسی نمایشنامه «ادیپ شهریار» اثر «سوفوکلس»
بررسی نمایشنامه «ادیپ شهریار» اثر «سوفوکلس»

در نمایشنامه «ادیپ شهریار»، «ادیپ»، پیشگویی هولناک مربوط به زندگی‌اش را مدت ها پیش محقق ساخته است، بدون این که خودش از آن خبر داشته باشد.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "نگاهی به روتین روزانه برخی از نویسندگان بزرگ" ثبت می‌کند