کتاب «یادگیری از تجربه» نوشتهٔ ویلفرد بیون که اغلب آن را یکی از دشوارترین آثار تاریخ روانکاوی میدانند، نخستین کتابی است که از بیون به فارسی منتشر شده است و یکی از مهمترین و جریانسازترین آثار او به شمار میآید. بیون در این کتاب با بهکارگیری واژگانی جدید میکوشد برخی از کارکردهای پیچیدهٔ ذهن را طبقهبندی و تشریح کند. او با جستوجوی نخستین نشانههای پیدایش تفکر در ذهن نوزاد میکوشد ارتباط معناداری را بین شکلگیری تفکر، رابطه با جهان بیرون، و سلامت روان نشان دهد.
«از آن رو که مسائل پیش آورده در این کتاب جایگاهی بنیادی در زمینۀ یادگیری دارند، از دیرباز انگیزۀ پژوهش و بحث بوده اند. در کار روانکاوی، به ویژه با بیمارانی که نشانه هایی از بابسامانی های فکری دارند، چنانکه پیداست روانکاوی بیش از آنکه راهکاری فراپش نهاده باشد خود جنبه ای بر این مسائل افزده است. این کتاب به تجربه های عاطفی ای می پردازد که یک راست هم در ارتباط با نظریه های دانش اند و هم رونکاوی بالینی، و آن هم در کاربردی ترین شکل ممکن.»
«فردی که با دوستی در حال صحبت است اثرپذیریهای حسی این تجربۀ عاطفی را به آلفا عنصرها تبدیل میکند و اینچنین میتواند افکار رویا داشته باشد و بنابراین میتواند بدون اختلال نسبت به رویدادهها هشیار شود، چه این رویدادهها رخدادهایی باشند که در آنها شرکت میکند و چه احساسات او نسبت به آن رخدادها باشند و یا هر دو. او قادر است نسبت به برخی عناصر خاص که نمیتوانند از راهبندی که «رویای» او ایجاد کرده است بگذرند، «خوابیده» یا ناهشیار باقی بماند. به کمک این «رویا» او میتواند بیمداخلهای بیدار باشد، یعنی نسبت به این واقعیت بیدار باشد که دارد با دوستش صحبت میکند، ولی نسبت به عناصری خواب باشد که اگر بتوانند از راهبند «رویاهایش» بگذرند به چیرگی چیزهایی در ذهن او میانجامند که در حالت عادی اندیشهها و عواطف ناهشیارند.»