1. خانه
  2. /
  3. کتاب مقتول مقصر است

کتاب مقتول مقصر است

نویسنده: فرانتس ورفل
3.5 از 1 رأی

کتاب مقتول مقصر است

Nicht der Mörder, der Ermordete ist schuldig, und andere Erzählungen
انتشارات: مروارید
٪15
80000
68000
معرفی کتاب مقتول مقصر است
«مقتول مقصر است» رمان کوتاه و تکان‌دهنده‌ای از فرانتس ورفل است که نخستین‌بار در سال ۱۹۲۰ منتشر شد و به سرعت به یکی از نمونه‌های برجسته ادبیات اکسپرسیونیستی بدل گشت. داستان از زبان آگوست روایت می‌شود؛ مردی که در همان آغاز به قتل پدرش اعتراف می‌کند، قتلی که به ظاهر سرد، حساب‌شده و بدون تردید انجام شده است. با این حال، آگوست از تقلیل این عمل به یک جنایت ساده سرباز می‌زند و بر آن است که در پشت این خشونت، شبکه‌ای پیچیده از مسئولیت، تربیت، ارث روانی و گناه نهفته است؛ شبکه‌ای که در آن، او و پدرش هر دو گرفتارند. روایت در یک محل ساختمان‌سازی دورافتاده شکل می‌گیرد؛ جایی که پدرش زیر تخته‌ها مدفون شده و آگوست در سکوت این فضای ویران، گذشته‌ای را که او را ساخته و ویران کرده، بازخوانی می‌کند. او کودکی‌ای را به یاد می‌آورد که سراسر خشونت نظامی‌وار، تربیت سخت‌گیرانه و عاطفه‌ای معیوب بوده است؛ رابطه‌ای که هم‌زمان از ترس و نفرت و وظیفه‌شناسی تغذیه می‌شد و او را در حصاری از دوگانگی گرفتار می‌کرد. همین گذشته است که او را به طرح جسورانه‌اش می‌رساند: این‌که قربانی، گناهکارتر از قاتل است. آگوست استدلال می‌کند پدری که خشونت را به ارث می‌دهد، سرنوشت را تحمیل می‌کند و روح فرزند را به تدریج دفرمه می‌سازد، در گناه قتل شریک است؛ نه به صورت حقوقی، بلکه به شکلی کیهانی، وجودی و حذف‌ناپذیر. همین نگاه، اعتراف او را از سطح جرم فردی به مراقبه‌ای درباره سرنوشت انسان، گناه موروثی و مسئولیتی که هیچ‌کس به تنهایی حامل آن نیست تبدیل می‌کند. ورفل در این متن نه‌تنها تضاد کلاسیک پدر و پسر را زنده می‌کند، بلکه آن را به مرحله‌ای نزدیک به اسطوره ارتقا می‌دهد؛ جایی که پدر بدل به نیرویی شکل‌دهنده، تحمیل‌گر و شکست‌ناپذیر می‌شود و پسر در نهایت با تنها ابزار باقی‌مانده- یعنی خشونت-علیه او می‌شورد. هم‌زمان، لایه روان‌شناختی روایت با مفهومی که آگوست «سیستم عصبی سوم» می‌نامد، حالتی متافیزیکی پیدا می‌کند؛ حالتی که میان علم، جادو و ناخودآگاه شناور است و نشان می‌دهد که تجربه او فقط یک اختلال روانی نیست، بلکه نوعی ساختار درونی برای فهم جهان. زبان اکسپرسیونیستی اثر-جملات فشرده، تصاویر پرتنش، و نگاه درون‌نگرانه‌ای که بیشتر شبیه زخم‌های باز است تا تحلیل-به این رمان کیفیتی تب‌زده و کابوس‌وار می‌بخشد. روایت، اعترافی است که نه برای بخشایش نوشته می‌شود و نه برای توجیه، بلکه برای رسیدن به نوعی وضوح تاریک که تنها از دل رنج و فروپاشی ممکن می‌شود. رمان از نظر روان‌شناختی دامنه‌ای وسیع دارد و آگوست به‌شکلی ترسناک صادق، همدلی‌برانگیز و اخلاقا مبهم است. در عین حال، ایده مرکزی آن-این‌که مقتول می‌تواند گناهکارتر از قاتل باشد-برای بسیاری از خوانندگان چالش‌برانگیز یا حتی آزاردهنده است؛ زیرا ساختار اخلاقی مرسوم را از بنیان جابه‌جا می‌کند. فقدان کنش بیرونی و تمرکز شدید بر ذهنیت شکننده راوی نیز ممکن است برای علاقه‌مندان به روایت‌های پرحادثه دشوار باشد. با وجود این، قدرت اثر در همین فشردگی و تشنج درونی است؛ در توانایی‌اش برای کاویدن خشونت موروثی، مسئولیت‌های ناخواسته، و وزن گناهی که نسل‌ها حمل می‌کنند و منتقل می‌سازند. در مجموع، «مقتول مقصر است» اثری کوتاه اما عمیقا درگیرکننده است؛ اعتراف‌نامه‌ای فلسفی که تاریک‌ترین پیوند میان پدر و پسر را می‌کاود و نشان می‌دهد چگونه انسان، حتی در لحظه ارتکاب یک جنایت، می‌تواند در جستجوی حقیقتی درباره ماهیت گناه و سرنوشت باشد. این رمان برای خوانندگانی که به روان‌شناسی عمیق، فلسفه اخلاق و ادبیات تب‌آلود اوایل قرن بیستم علاقه‌مندند، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی است.
درباره فرانتس ورفل
درباره فرانتس ورفل
فرانتس ویکتور وِرفِل (۱۰ سپتامبر ۱۸۹۰ – ۲۶ اوت ۱۹۴۵) یک نویسنده، شاعر، پدیدآور، و نمایش‌نامه‌نویس اتریشی-آمریکایی بود. ورفل یک از بزرگترین نویسندگان آلمانی زبان قرن بیستم است. وی بود در سال ۱۸۹۰ در پراگ در خانواده‌ای یهودی متولد گردید و در فاصله جنگ دو جهانی، وی و توماس مان و اشتفان تسوایگ کانون ادبی معروفی داشتند که از مهمترین مراکز ادبی آلمان بشمار می‌رفت و آثاری که مرود قبول این کانون قرار می‌گرفت در همه آلمان با استقبال مواجه می‌شد. در آغاز جنگ جهانی دوم، ورفل از راه فرانسه به آمریکا رفت و تا پایان جنگ در آمریکا ماند و در کالیفرنیا در سال ۱۹۴۵ درگذشت.
اثر معروف وی «آواز برنادت» است که فیلمی به همین نام تهیه و به نمایش گذاشته شده‌است. آثار این نویسنده در زبان آلمانی ارج و ارزش فراوانی دارد مخصوصاً آواز برنادت از مفاخر ادبی آلمان به‌شمار می‌رود که به اکثر زبان‌های دنیا ترجمه شده است.
مقالات مرتبط با کتاب مقتول مقصر است
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب مقتول مقصر است"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

من که خوشم اومد داستان کوتاهی با ترجمه خوب وروان

1402/06/27 | توسطحسین یوسفی
0
| |