1. خانه
  2. /
  3. کتاب پشت برج

کتاب پشت برج

3.2 از 1 رأی

کتاب پشت برج

Behind the tower
انتشارات: نیماژ
٪15
120000
102000
معرفی کتاب پشت برج
«پشت برج» نوشته‌ی غلامرضا رضایی، ادامه‌ای بر داستان قبلی این نویسنده تحت عنوان «زن خیابان چهارباغ» است و بار دیگر به بررسی زندگی روزمره و چالش‌های زنان در محیط‌های شهری می‌پردازد.
غلامرضا رضایی یکی از نویسندگان جنوبی است که در نوشتن «داستان وهمناک» تبحر دارد. ویژگی داستان‌نویسی او ادغام شیوه‌ی نمایشی‌کردن و شیوه‌ی تخیلی‌کردن است. «پشت برج» در واقع تلفیقی از داستانی واقعی و غیرواقعی است که به شکلی ساختارمند روایت می‌شود. در داستان گاه یک‌جمله درمیان، گاه یک‌پاراگراف درمیان، روایت، واقعی و غیرواقعی می‌شود. اگر این دو را از هم تفکیک کنیم با دو داستان مواجه می‌شویم. در داستان نخست، با مردی که راننده‌ی آژانس است مواجه هستیم. او هر روز با ماشینش در انتظار دختری ترکه‌ای با روپوش روشن است که از پشت برج به سمت ماشین می‌آید. خانه‌شان در سبز دارد و مادرش از پشت پنجره نگاه می‌کند و همسایه‌ها سرک می‌کشند. دختر به بهانه‌ی این‌که آژانس گرفته توی ماشین می‌نشیند و می‌رود. دختر و راننده‌ی آژانس عاشق و معشوق هستند.
در داستان دوم جنگ شده و پشت برج ویران شده است. «پشت برج» ظاهرا نام مکانی در مسجدسلیمان است. مسجدسلیمان از شهرهایی است که در جنگ آسیب دید. گویی هنوز بوی گاز شیمیایی ترش ته حلق می‌نشیند، گربه‌ها در کاناپه‌های جر خورده لانه دارند، همسایه‌ای مجنون شده، شغل جمع‌کردن آشغال، ایجاد شده و بچه‌ها پنجره‌ها را جدا می‌کنند تا به فروش برسانند، مرد و زن توی قاب پنجره سیاه‌پوش‌ هستند، فقط دخترکی که گویی عکس‌برگردان آن دختر است با بلوزی قرمز به رنگ عشق آن‌جاست. راننده‌ی آژانس در این بیغوله و ویرانه‌ی جنگ‌زده به‌دنبال چه آمده، وقتی مشخص است که آن‌ها سیاه‌پوش آن دختر جوان‌ هستند.
راننده‌ی آژانس دچار ناهمزمانی شده است. هنوز تجربه زمان گذشته را مرور می‌کند. برای او مکان عوض شده اما زمان عوض نشده است. ناهمزمانی سبب می‌شود راننده آژانس در زمان قبلی باشد اما مکانی که به آن‌جا می‌آید مکان فعلی است. او به سبب ناهمزمانی، تغییر مکان را درک نمی‌کند و هر روز به پشت برج می‌آید.
«پشت برج» داستانی از ادبیات غنی جنوب است؛ داستانی وهمناک که روایت روزها و عشق‌های از دست رفته است و گزینه‌ی مناسبی برای علاقمندان به ادبیات جنوب.
درباره غلامرضا رضایی
درباره غلامرضا رضایی
غلامرضا رضایی (زاده اول اردیبهشت ۱۳۴۱ ه.ش مسجدسلیمان خوزستان) پدرش از علاقه مندان به شاهنامه و قصه های عامیانه بود و شغل آزاد داشت. رضایی فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی می باشد و به مدت ۲۰ سال در دانشگاه‌های آزاد و علمی کاربردی اهواز تدریس می‌کند وی مدت شش سال ساکن اصفهان بود که در همان زمان ضمن ارتباط با احمد میرعلایی به هوشنگ گلشیری معرفی شد و خود را از شاگردان وی می‌داند.رضایی متاهل و صاحب دو فرزند است.
وی ازسال ۱۳۶۷ به داستان‌نویسی روی آورد. مصاحبه‌ها، نقدها وداستان‌هایش در مجلات و روزنامه‌های معتبر، از جمله کارنامه، عصر پنجشنبه ، کرگدن، زنده رود ،همشهری داستان ، کتاب هفته ، بهین نامه ، آرمان، شرق و اعتماد منتشر شده است.
در آثار غلامرضا رضایی آمیختگی عناصر رئال و سورئال به چشم می خورد. او به ادبیات روز داستانی جهان و ایران آشنایی دارد و با احاطه بر ادبیات کهن فارسی، دارای نثری سالم و پخته است. از دیگر ویژگی‌های او توجه به زبان، فرم و شکست زمان می‌باشد. در نوشته‌هایش بینامتنیتی به آثار کهن، متون مقدس، اساطیر، بوم، فرهنگ فولکلور وعامه وجود دارد و نوشته‌هایش به‌شکلی مدرن ارائه گردیده است. درون مایه داستان‌هایش عشق، تنهایی، جنگ، مرگ و دغدغه‌های انسانی می‌باشند.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب پشت برج" ثبت می‌کند