هیروکو اویامادا با دو رمان "کارخانه" و "گودال" به بررسی دنیای سوررئال و بیگانگی مدرن میپردازد، جایی که روزمرگیهای بیروح، انسانها را درون تکرارهایی بیپایان میکشد. این دو اثر، درونمایههای مشابهی دارند و در هر دو رمان، اویامادا با استفاده از عناصر سوررئالیسم و روانشناسی مدرن، شرایط زندگی انسانها را در دنیای صنعتی و خانوادگی به چالش میکشد. در "کارخانه"، داستان در یک مجتمع صنعتی مرموز میگذرد که بهطور ناگهانی مرزهای واقعیت را محو میکند. شخصیتها، از جمله یک ویرایشگر و یک متخصص خزه، در یک فضای بسته و خالی از هدف، زندگی میکنند و با روزمرگیهای بیمعنی خود دست و پنجه نرم میکنند. کارگران در این کارخانه بهتدریج به بخشی از اکوسیستم عجیب آن تبدیل میشوند، جایی که مرزهای میان کار و زندگی، هدف و بیهدفی، از بین میرود. در "گودال"، آساهی، زنی است که به روستایی دورافتاده نقل مکان میکند و در خانهای محصور در طبیعت، زندگی میکند. پس از مشاهده موجودی عجیب و تعقیب آن، او در یک سوراخ میافتد - نه تنها بهطور فیزیکی، بلکه بهطور استعاری به یک فضای سوررئال میرسد که در آن منطق و زمان بهطور فزایندهای از هم میپاشند. داستان بیشتر بر بیگانگی زن در محیط خانوادگی و اجتماعی تأکید دارد، جایی که نقشهای جنسیتی و انتظارات اجتماعی فشارهای روانی شدیدی بر او وارد میکنند. هر دو رمان، اویامادا را بهعنوان یک نویسنده برجسته در پرداخت به موضوعات بیگانگی، زمان، و جایگاه انسان در دنیای مدرن معرفی میکنند. در "کارخانه"، این بیگانگی از طریق فضاهای صنعتی و روالهای خستهکننده کار نشان داده میشود، در حالی که در "گودال"، این تنشها در روابط خانوادگی و در فضای محدود خانه برجسته میشوند. در هر دو اثر، اویامادا مرزهای واقعیت و خیال را به شکلی بیرحمانه از هم میگسلد، تا به تجربهای عمیق و پرفشار از انزوا و سرگردانی دست یابد. "کارخانه" و "گودال" نمونههایی از نثر خاص اویامادا هستند که با بیرحمی و آرامش، خواننده را به چالش میکشند و او را به دنیای عمیقتر و تاریکتری وارد میکنند که در آن انسانها در جستجوی معنا، خود را در تکرار و بیهدفی غرق میکنند.
درباره هیروکو اویامادا
«هیروکو اویامادا» نویسنده ای ژاپنی است. او جایزه «سینچو برای نویسندگان جدید»، جایزه «اودا ساکونوسوکه» و جایزه «آکوتاگاوا» را از آن خود کرده است.