داستانهای کوتاهی که در کتاب "خواستگاری و چند داستان کوتاه از نویسندگان عرب" آمدهاند، از نویسندگان مختلف کشورهای عربی گردآوری شده و همهی این نویسندگان به لطف رمانهایی که از آثار آنها ترجمه شدهاند، برای خوانندگان ایرانی آشنا هستند. این بار، خواننده با داستانهای کوتاهی از همان نویسندگان روبهروست که مسائل جامعهشان را به اختصار توصیف میکنند. در این داستانها، خواننده فشردهای از جامعهی عرب را میخواند که نویسندگان با رعایت اصول داستاننویسی کوتاه، گوشههای ناشناختهای از محیط جامعهی عربی را به تصویر میکشند. از این رو، خواننده میتواند آنها را بازتابی از مسائل جامعهی عربی و مدخلی برای ورود به رمانهای این نویسندگان تلقی کند.
داستانهای کتاب "خواستگاری و چند داستان کوتاه از نویسندگان عرب"، گرچه شرحی از حالوهوای جامعهی عرب را نشان میدهند، ولی لازم بود مختصری هم از شرححال نویسندگان در پایان کتاب ارائه شود. نجیب محفوظ، بها طاهر، عبد الرحمن منیف، طیب صالح-این شرححالها همگی بر ایستگاههای مهمی که در زندگی ادبی این نویسندگان وجود دارند، انگشت میگذارند و بیش از پیش خواننده را به درون این داستانها میبرند.
ادبیات معاصر عرب که خوشبختانه مورد اقبال خوانندگان ایرانی قرار گرفته، نشان میدهد که ادبیات عرب توانایی فراوانی دارد و در بعضی موارد با ادبیات فارسی قوموخویش است. همین خویشاوندی بود که مترجم را واداشت تا داستانها را از میان داستانهای مختلف عربی انتخاب و ترجمه کند.
یوسف چون باقی نقاشان، طبعی ظریف و احساسی تیز داشت، ولی این غریزهاش هنوز در خواب بود تا اینکه سوسن را دید و غریزهاش بیدار شد. نمیدانست دارد روایتی را از سر میگذراند که هزاران سال است بشر از سر گذرانده و در دامی افتاده که از ازل برای بنیبشر پهن شده. گمان میکرد عالم روحی جدیدی را کشف میکند و بر بالهای عشق در پرواز است. الآن که به یاد آن عشق غریب میافتد، شگفتزده میشود. عشقی که همۀ جوانان را در بر میگیرد، و گاه به مدارج تصوف و تجلی اعتلا مییابد و گاه به بیراهههای قساوت و دنائت سقوط میکند. و در پس همۀ اینها آن غریزهای نهفته است که نیرومندترین حربۀ زندگی است...