کتاب مرد ناشناس

Unknown Man No. 89
کد کتاب : 1679
مترجم :
شابک : 978-600253275
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 302
سال انتشار شمسی : 1396
سال انتشار میلادی : 1977
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز

معرفی کتاب مرد ناشناس اثر المور لئونارد

کتاب مرد ناشناس، رمانی نوشته ی المور لئونارد است که اولین بار در سال 1977 به چاپ رسید. داستان این رمان به ماجرای مردی به نام جک رایان می پردازد که به پیدا کردن افرادی که نمی خواهند پیدا شوند، شهرت دارد. مجموعه ای از جنایات به ظاهر غیرمرتبط، رایان را وارد پرونده ی جست و جو برای یافتن سهامداری می کند که تنها با نام «مرد ناشناس شماره ی 89» شناخته می شود. اما این مرد گمشده برای همه «ناشناخته» نیست: زنی زیبا با موهایی طلایی از او متنفر است و مردی به نام ویرجیل رویال نیز می خواهد او به بدترین شکل ممکن کشته شود. اما چنین شرایطی هیچ کمکی به جک نمی کند و او ناگهان درگیر ماجرایی مخاطره آمیز می شود که این شخصیت را درست به اندازه ی مرد ناشناس داستان، به هدفی برای شکار تبدیل می سازد.

کتاب مرد ناشناس

المور لئونارد
المور لئونارد، زاده ی 11 اکتبر 1925 و درگذشته ی 20 آگوست 2013، نویسنده ای آمریکایی بود.لئونارد در لوییزیانا به دنیا آمد. او در سال 1946 به دانشگاه دیترویت رفت و به شکلی جدی تر به نویسندگی پرداخت. لئونارد داستان های کوتاه خود را به مسابقات ادبی و مجله های مختلف می فرستاد. او در سال 1950 در رشته ی زبان انگلیسی و فلسفه فارغ التحصیل شد.
نکوداشت های کتاب مرد ناشناس
No one is Leonard’s equal.
هیچکس با لئونارد هم تراز نیست.
The Chicago Tribune

By the greatest crime writer of our time, perhaps ever!
اثری نوشته ی بزرگترین نویسنده ی داستان های جنایی در عصر حاضر، شاید در همه ی اعصار!
The New York Times Book Review

Leonard’s riveting classic.
اثر کلاسیک هیجان انگیز لئونارد.
Goodreads

قسمت هایی از کتاب مرد ناشناس (لذت متن)
اتفاقی اینجا در حال وقوع است، می دانم. درست در مقابل چشمانم است، اما نمی توانم آن را ببینم.

زمانی یکی از دوستان رایان به او گفته بود: «درسته، ولی عوضش این طوری کسی باهات بدرفتاری نمی کنه.» رایان هم در جواب گفته بود: «نمی دونم، با این اوضاع و احوال، شایدم وقتشه که یکی باهام بدرفتاری کنه.» این مکالمه چند سال قبل انجام شده بود. رایان از این مکالمه به عنوان تلنگری یاد می کرد که موجب شده بود تنبلی را کنار بگذارد و تلاش کند.