1. خانه
  2. /
  3. کتاب پاسکا، دختر اهل نوئورو

کتاب پاسکا، دختر اهل نوئورو

5 از 1 رأی

کتاب پاسکا، دختر اهل نوئورو

Il vecchio della montagna
ناموجود
180000
معرفی کتاب پاسکا، دختر اهل نوئورو
"پاسکا، دختر اهل نوئورو" رمانی از گراتزیا دلددا است که در سال 1900 منتشر شد و یکی از آثار برجسته این نویسنده ایتالیایی محسوب می‌شود. این اثر نمایانگر گذار از تجربیات جوانی به سبک نوین‌تر و پیچیده‌تری از نوشتار است که در آن، مضامین عمیق اخلاقی و انسانی در دل روستاهای ساردینیا به تصویر کشیده می‌شود. کتاب به صورت خاص به بررسی کشمکش‌های درونی شخصیت‌ها و تنش‌های خانوادگی در بافت سنتی روستایی می‌پردازد و ویژگی‌های اخلاقی و فرهنگی آن زمان را به خواننده منتقل می‌کند. داستانی که در آن، تجربه‌های انسانی پیچیده در دل طبیعت وحشی کوهستان قرار می‌گیرد.
داستان "پاسکا، دختر اهل نوئورو" به روایت زندگی ملکیور کارتا، چوپان جوانی است که در کنار پدر نابینای خود، پیترو، و گله‌دار جوانی به نام باسیلیو سرا در یک روستای کوهستانی زندگی می‌کند. در این داستان، عشق نافرجام ملکیور به پسر عموی خود، پاسکا، محور اصلی درگیری‌های درونی او است. این عشق که به هیچ‌وجه متقابل نیست، باعث ایجاد تنش‌هایی می‌شود که او را به سوی سفری در کوه می‌کشاند، جایی که نه تنها به دنبال آزادی از احساساتش است، بلکه قصد دارد با خود و دنیای اطرافش به نوعی صلح برسد. در این میان، پدر نابینا که نماینده خرد و سنت‌های قدیمی است، همواره به پسرش راهنمایی می‌دهد و او را از دیدگاه‌های مختلف به سوی درک عمیق‌تری از زندگی سوق می‌دهد. این سفر کاتارتیک که در دل کوه و در میان تنهایی‌های گسترده رخ می‌دهد، نماد کشمکش‌های درونی ملکیور و جستجو برای حقیقت و شناخت خود است.
"پاسکا، دختر اهل نوئورو" یکی از آن آثار ادبی است که به خوبی به موضوعاتی چون عشق بی‌پاسخ، تنهایی و درگیری‌های درونی می‌پردازد. کوه در این رمان نه تنها مکانی فیزیکی است، بلکه تبدیل به یک استعاره از مبارزات درونی شخصیت‌ها می‌شود. جایی که آنها مجبورند با خود و مشکلات درونی‌شان مواجه شوند و پاسخ‌هایی برای سوالات بی‌پاسخ خود پیدا کنند. علاوه بر این، داستان به رابطه‌های خانوادگی نیز پرداخته و نشان می‌دهد که چگونه نسل‌ها از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند و چگونه یک پدر می‌تواند با حکمت و خرد خود، پسرش را در مواجهه با مشکلات زندگی راهنمایی کند. این رمان به طور خاص به موضوعاتی مانند تعهد خانوادگی و کشمکش‌های بین وظیفه و تمایلات شخصی پرداخته و خواننده را به تفکر در مورد روابط انسانی و معنای زندگی و تعلق سوق می‌دهد.
گراتزیا دلددا به خاطر توانایی بی‌نظیر خود در به تصویر کشیدن زندگی در زادگاهش، ساردینیا، و خلق شخصیت‌های پیچیده و قابل لمس در آثارش، در سال 1926 جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. این جایزه به ویژه به خاطر توانایی او در انتقال عمق احساسی و فرهنگی ساردینیا به مخاطبان جهانی بود. "پاسکا، دختر اهل نوئورو" یکی از مهم‌ترین آثار دلددا است که در تثبیت جایگاه او به عنوان یکی از برجسته‌ترین نویسندگان ایتالیا نقش بسزایی داشته است.
درباره گراتزیا دلددا
درباره گراتزیا دلددا
گراتزیا کوزیما دِلِدّا (Grazia Cosima Deledda) ‏ (۱۸۷۱–۱۹۳۶) نویسندهٔ ایتالیایی اهل جزیرهٔ ساردنی بود. وی در سال ۱۹۲۶ برندهٔ جایزه نوبل ادبیات شد. گراتزیا در ۲۷ سپتامبر ۱۸۷۱ در شهر نوئورو در جزیرهٔ ساردنی در خانواده‌ای از طبقهٔ متوسط به دنیا آمد. زنان در جامعه عقب‌افتاده‌ای مانند ساردنی قرن نوزدهم وضعیت مناسبی برای تحصیل و فعالیت اجتماعی نداشتند برای همین گراتزیا تا سوم ابتدایی بیشتر درس نخواند. اما از آن‌جا که در خانهٔ عمه‌اش کتاب‌خانهٔ بزرگی وجود داشت او توانست در آنجا و تحت تعلیمات خصوصی معلمی در خانهٔ عمه‌اش معلومات خود را افزایش دهد و ضمن مطالعه آثار ایتالیایی به مطالعه آثار نویسندگان فرانسوی و روس بپردازد. او به آثار گابریله دانونزیو شاعر و نویسندهٔ معاصر هم‌وطن‌اش علاقه ویژه‌ای داشت.
زندگی خانوادگی او در دوران نوجوانی و جوانی روز به روز سخت‌تر می‌شد. پدر در حال ورشکستگی بود و یکی از برادرانش، سانتوس، به مشروب‌خواری افراطی رو آورده بود و دیگری، آندرئا به جرم ضرب سکه تقلبی و جرائم دیگر مدتی در زندان به‌سر برد. با این وجود دلدا شروع به نوشتن کرد و در هفده سالگی اولین داستان کوتاه‌اش به نام خون کسی از اهالی ساردنی برای یکی از مجلات رم فرستاد که در آن مجله منتشر شد.
دلدا در آخرین سال‌های قرن نوزدهم، ۱۸۹۶ با انتشار نخستین رمانش، راه خطا به شهرت رسید و در نخستین سال قرن بیستم در بیست و نه سالگی با پالمیرو مادزانی ازدواج کرد و همراه او به رم رفت و تا پایان عمر در آن شهر زندگی کرد و صاحب دو پسر به نام‌های ساردوس و فرانتز شد.
او خیلی زود به نویسنده‌ای پرکار تبدیل شد و در فاصله سال‌های ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۹ تقریباً هر سال یک کتاب منتشر کرد. تا این که در ۱۹۲۶ برنده جایزه نوبل ادبیات شد و تا کنون هیچ زن ایتالیایی دیگری نتوانسته‌است این جایزه را کسب کند.
آخرین کتابی که در زمان حیات‌اش منتشر شد، کلیسای مریم منزوی، داستان زن جوانی است که سرطان دارد. گراتزیا دلدا خود نیز در ۱۵ اوت ۱۹۳۶ بر اثر ابتلا به بیماری سرطان درگذشت. چند ماه پس از مرگ او پسرش ساردوس نیز مرد و کمی بعد پسر دیگرش فرانتز نیز از دنیا رفت. اما به هر حال فرزندان فرانتز نامه‌ها و دست‌نوشته‌های او را حفظ کردند و هم‌اکنون نسخه‌های دست‌نویس آثار او در موزه شهر نوئورو نگهداری می‌شود و آثار او در کتاب‌خانهٔ ملی رم موجود است.
قسمت هایی از کتاب پاسکا، دختر اهل نوئورو

ملکیوره جوان شریف و خوشنامی بود. چندان اهل خوش گذرانی و بطالت نبود، ولی مدتی بود که از پیش هم آرام تر شده بود. کمی مرموز شده بود. دختر عمویش، پاسکا، درست در شب عروسیشان ترکش کرده بود. آن هم بدون دلیل! ظاهرا چون یک مرتبه متوجه شده بود ارباب هایی جوان و مقتدر هم به او نظر دارند. دریافته بود که طناز و زیباست. اسب، محتاطانه پیش می رفت. سرافسار خورده اش را بالا گرفته بود و تکان می داد و...

نظر کاربران در مورد "کتاب پاسکا، دختر اهل نوئورو"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

به نظرم کتاب جذابی بود و من داستانشو دوست داشتم ولی چون کلاسیک بود ممکنه کسایی که تو کتاب منتظر اتفاقای غیر منتظره هستن حوصلشون سر بره ولی برای کسایی که کلاسیک دوست دارن میتونه جذاب باشه

1403/03/15 | توسطنرگس شریفی
1
|