کتاب مهمان

The Guest Book
کد کتاب : 24737
مترجم :
شابک : 978-6226528887
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 552
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2019
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب مهمان اثر سارا بلیک

کتاب «مهمان» رمانی نوشته ی «سارا بلیک» است که نخستین بار در سال 2019 منتشر شد. این اثر با نثر جذاب خود، داستانی تأثیرگذار درباره شکاف بزرگ میان ثروتمندان و فقیران، سفیدپوستان و سیاه پوستان، و پروتستان ها و یهودیان را روایت می کند. رمان «مهمان» با روایت داستان چندین نسل، به ماجرای زندگی و میراث خانواده ای فراموش نشدنی می پردازد که در جزیره ی «کراکت» در نزدیکی های ساحل «مین»، با تغییرات اجتماعی و سیاسی پیرامون خود مواجه می شوند. «سارا بلیک» به شکلی استادانه، خاطرات و اشتباهات هر نسل را به تصویر می کشد و به شکل همزمان، سوالی مهم را مطرح می کند: به ارث بردن گذشته به چه معنا است؟

کتاب مهمان

سارا بلیک
سارا بلیک نویسنده آمریکایی است که در واشنگتن دی سی مستقر است. اولین رمان او ، که در دوره ویکتوریا اتفاق افتاده بود ، در سال 2001 منتشر شد. دومین کتاب او ، "Postmistress" ، داستانی در جنگ جهانی دوم ماساچوست و لندن ، در سال 2010 منتشر شد ، و سوم ، کتاب مهمان ، داستان دو خانواده درهم تنیده در آلمان و ایالات متحده در قرن بیستم ، در سال 2019.
نکوداشت های کتاب مهمان
Potent and mesmerizing.
قدرتمند و مسحورکننده.
Publishers Weekly Publishers Weekly

A timely tale of America itself.
داستانی بهنگام درباره خود آمریکا.
People People

An engrossing epic that charts the course of a family over three generations.
حماسه ای جذاب که مسیر زندگی یک خانواده را در طول سه نسل پی می گیرد.
BookRiot

قسمت هایی از کتاب مهمان (لذت متن)
همیشه اواخر روزهای طلایی پاییز به برلین می رسیدند. در آلمان، آشوب های عظیم و خودسرانه علیه جمهوری «وایمار» همه جا مشهود بود، در خیابان های باریک، چهارراه های سنگ فرش شده و زیر چراغ های کوچکی که در پیچ و تاب های درختان انگور، بالای سر مردان و زنان قرار گرفته بودند.

بعد از جنگ، سیل مهاجران از شرق وارد آنجا شده بود و رایحه ی جدیدی که غریبه ها با خود به همراه داشتند، در تمام شهر به مشام می رسید. گفت و گوها پرثمر بود و شور و اشتیاق زیادی به وجود آمده بود، اما هیچ کدام شکم ها را سیر نمی کرد.

به زندگی پهناور و پر از شاخ و برگ فکر می کرد. اول حادثه ای رخ می دهد، سپس اتفاق دیگری می افتد. پشت فرمان بود و به آرامی حرکت کرد. هر روز اتفاق جدیدی می افتد، هر روز و هر روز. این پافشاری و وقوع حوادث، منجر به اتفاقات جدیدتری می شد. وارد ترافیک شد. وارد خط حاشیه ی خیابان شد. زندگی، پیشرفت به سوی چیزهای ناشناخته است، به سوی پایانی شگفت انگیز.