کتاب لحظه های بودن;

کتاب لحظه های بودن

Moments of Being
خود زندگی نامه ویرجینیا وولف

کد کتاب : 2815
مترجم :
شابک : 9786009189823
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 128
سال انتشار شمسی : 1390
سال انتشار میلادی : 1976
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب لحظه های بودن اثر ویرجینیا وولف

مجموعه ای از پنج قطعه خاطره که تقریبا چهار دهه برای مخاطبان مختلف جذابیت داشته است ، لحظه های بودن وحدت چشمگیر هنر ، اندیشه و حساسیت ویرجینیا وولف را نشان می دهد. "یادآوری ها" ، که در دوره کارآموزی نوشته شده است ، دوران کودکی وولف و خواهرش ، ونسا را در معرض نمایش قرار می دهد ، در حالی که "یک طرح از گذشته" رابطه با پدرش را نشان می دهد که نقش مهمی در پیشرفت او به عنوان یک نویسنده داشته است.

لحظه های بودن شامل پنج مقاله است:

یادآوری / طرح گذشته / 22 گیت هاید پارک / Old Bloomsbury / من افاده ای هستم؟
ویرجینیا وولف
آدلاین ویرجینیا وولف، زاده ی ۲۵ ژانویه ۱۸۸۲ و درگذشته ی ۲۸ مارس ۱۹۴۱، بانوی رمان نویس، مقاله نویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی بود که آثار برجسته ای چون خانم دالووی (۱۹۲۵)، به سوی فانوس دریایی (۱۹۲۷) و اتاقی از آن خود (۱۹۲۹) را به رشته ی تحریر درآورده است.پدرش، لسلی استیون، منتقد برجسته آثار ادبی عصر ویکتوریا و از فیلسوفان مشهور لاادریگرا بود. اگرچه برادران او برای تحصیل به کمبریج فرستاده شدند، او تحصیلات رسمی دریافت نکرد و در منزل معلم خصوصی داشت. ویرجینیا از کتابخانه ی غنی پدر بهره بسیاری...
دسته بندی های کتاب لحظه های بودن
ادبیات انگلیس
ادبیات داستانی
خود زندگی نامه
دهه 1970 میلادی
مجموعه مقالات
نکوداشت های کتاب لحظه های بودن
The single most moving and beautiful thing that Virginia Woolf ever wrote about her own life.
روان ترین و زیباترین چیزی که ویرجینیا وولف تاکنون در مورد زندگی خودش نوشت.
New York Times New York Times
قسمت هایی از کتاب لحظه های بودن (لذت متن)
ظرفیت پذیرش شوک است که از من یک نویسنده ساخته. من با توضیح با همه چیز رو به رو می شوم؛ اما این ضربه، صرفا از جانب دشمنی که پشت پرده زندگی روزمره مخفی شده نیست، بلکه مکاشفه نوعی نظم است؛ دریافت چیزی واقعی پشت ظواهر است؛ و من با بیان آن به صورت کلمات، آن را واقعی می کنم. از آن یک کل می سازم؛ این کلیت، معنایش این است که آن چیز قدرت آسیب رسانی اش را به من از دست داده؛ به من لذتی شدید می بخشد که آن بخش های جدا جدا را کنار هم می چینم، شاید چون با این کار رنج را کنار می زنم. شاید این شدید ترین لذتی ست که می شناسم.