در روز تولد رایان سانیپاس، پدرش جعبه مداد رنگی بزرگی به او می دهد و به او می گوید که خانه خود را در جزیره ای در ماین ترک می کند. ری و مادرش به آپارتمان کوچک گرام در مینلند منتقل می شوند و ناگهان همه چیز فرق می کند. در مدرسه جدید ری، هیچ کس دیگری از واناناکی وجود ندارد و به همراه مادرش ساعات طولانی کار می کند، گرام تنها پیوند او با سنت های بومی آنها می شود. ری نمی داند پدرش چه زمانی باز خواهد گشت. اما حتی اگر او دوستان جدیدی را در مینلند پیدا کند، قول می دهد که روزی به جزیره و به همه چیزهای آشنایی که پشت سر گذاشته است، بازگردد.
کتاب بر پلی از نور ستارگان