کتاب «بحران جهانی پناهندگان» اثری است که در سال ۲۰۱۶ توسط انتشارات معتبر IB Tauris منتشر شد و در قالب مناظرهای مکتوب، دیدگاههای چهار چهرهی بسیار متفاوت دربارهی بحران پناهندگان را گردآورده است: لوئیس آربور (قاضی سابق دادگاه عالی کانادا و کمیسر عالی پیشین حقوق بشر سازمان ملل)، سیمون اسکاما (مورخ و نویسندهی انگلیسی)، نایجل فاراج (سیاستمدار راستگرای بریتانیایی) و مارک استین (مفسر و روزنامهنگار محافظهکار). این کتاب در اوج بحران پناهندگان سوری و مهاجرتهای گسترده به اروپا و آمریکای شمالی نوشته شد و تلاش میکند نگاهی چندجانبه به پرسشی بیرحم اما ضروری داشته باشد: «چگونه باید واکنش نشان دهیم؟» ساختار کتاب ساده و شفاف است؛ هر یک از این چهار نفر مقالهای مستقل نوشتهاند که در آن استدلالها، دغدغهها و پیشفرضهایشان دربارهی مهاجرت، امنیت ملی، همبستگی انسانی و هویت ملی را مطرح میکنند. این شکل مناظرهای به خواننده امکان میدهد بدون میانجیگری، مستقیما صداهای متضاد را بشنود و مقایسه کند. سبک نگارش نیز بهخاطر استقلال نویسندگان متنوع است: از نثر تحلیلی و متین لوئیس آربور گرفته تا لحن پرشور و گاه تند نایجل فراژ و مارک استاین، و نگاه تاریخی و تفسیرگرایانهی سیمون شاما. در بخش نخست، لوئیس آربور از منظر حقوق بینالملل و اخلاق جهانی به موضوع میپردازد؛ او بحران پناهندگان را نشانهی شکست سیستماتیک سیاستهای جهانی میداند و تأکید میکند که رویکرد امنیتمحور کشورها ریشهی بحران را درمان نمیکند، بلکه تنها آن را به تعویق میاندازد. آربور بر همبستگی و ضرورت تقسیم مسئولیتها میان کشورها پافشاری میکند. سیمون اسکاما با زبانی تاریخیتر بحث میکند؛ او بحران کنونی را در بستر گذشتهی مهاجرتهای بزرگ، جنگها و شکلگیری ملتها میبیند و هشدار میدهد که فراموشی این تاریخ، جوامع را به واکنشهای هیجانی و سیاستهای بسته میکشاند. شاما مدافع دیدگاهی است که مهاجرت را بخشی از ماهیت تاریخی تمدنها میداند. در مقابل، نایجل فاراج و مارک استین بر خطرات هویتی و امنیتی پناهندگان و مهاجران تأکید میکنند. فاراج این بحران را فرصتی برای بازنگری در سیاستهای مهاجرتی و تقویت مرزها میبیند، و استین نیز مهاجرت گسترده از کشورهای مسلمان به اروپا را تهدیدی برای ارزشهای سکولار غرب میداند. این دو، هرچند از منظرهای مختلف، هشداری مشترک نسبت به از دست رفتن کنترل فرهنگی و سیاسی میدهند. در میان مضامین اصلی کتاب میتوان به دوگانهی انسانیت و امنیت اشاره کرد: نویسندگان کتاب ناگزیر میان وظیفهی انسانی در قبال پناهندگان و دغدغههای امنیتی و اقتصادی انتخاب میکنند. همچنین مفهوم هویت ملی و اینکه آیا مهاجرت گسترده آن را تغییر میدهد یا تقویت میکند، بهعنوان محور جدال فکری مطرح است. تقابل نگاه جهانینگر با نگاه ملیگرا نیز در سراسر کتاب حضوری پررنگ دارد. نتیجهگیری این کتاب منسجم نیست؛ زیرا کارکردش طرح پرسش و نمایاندن پیچیدگی مسئله است، نه ارائهی نسخهای یکپارچه. با این حال، ارزش اصلی کتاب در شفافکردن اختلاف دیدگاهها و باز کردن فضای تفکر انتقادی برای خواننده است. در دورانی که رسانهها و شبکههای اجتماعی گرایش به سادهسازی و قطبیکردن موضوع دارند، این مناظرهی نوشتاری فرصتی برای مکث، تأمل و درک زوایای گوناگون یک بحران جهانی است.