با این دل همیشه تنگ چه کنم سر قرار تو که می شود باران می گیرد خیال تو سیل می شود می بردم تا دورها دورها دست تو نیست چشم تو نیست دورها آوایی ست آغشته به خیالت غرق می شوم غرق