کتاب لویاتان

Leviathan
کد کتاب : 36190
مترجم :
شابک : 978-6222192303
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 400
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2009
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

برنده جایزه لوکوس سال 2010

نامزد جایزه Kurd-Laßwitz سال 2012

نامزد جایزه اردک طلایی سال 2011

بهترین رمان علمی تخیلی گودریدز سال 2009

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب لویاتان اثر اسکات وسترفیلد

کتاب «لویاتان» رمانی نوشته ی «اسکات وسترفیلد» است که نخستین بار در سال 2009 انتشار یافت. جهان در آستانه ی جنگ جهانی اول است. نیروهای اتریشی-مجار و آلمانی، ماشین هایی پولادین مجهز به تعداد زیادی اسلحه و مهمات در اختیار دارند. و در طرف دیگر، بریتانیایی ها از حیواناتی که دستکاری ژنتیکی روی آن ها صورت گرفته، به عنوان سلاح استفاده می کنند. «لویاتان» یک کشتی هوایی غول پیکر است که یکی از قدرتمندترین ها در ناوگان بریتانیا به حساب می آید. «الکساندر فردیناند» و «درین شارپ» در دو سوی مقابل هم در جنگ هستند. اما مسیر آن ها به غیرمنتظره ترین شکل به هم گره می خورد و این دو در یک ماجراجویی شگفت انگیز در نقاط مختلف جهان، در «لویاتان» حضور می یابند؛ ماجراجویی ای که زندگی آن ها را برای همیشه تغییر خواهد داد.

کتاب لویاتان

اسکات وسترفیلد
اسکات دیوید وسترفیلد، زاده ی 5 می 1963، نویسنده ی آمریکایی است.وسترفیلد در دالاس تگزاس به دنیا آمد و خانواده اش در کودکی به کنتیکات نقل مکان کردند.او در سال 1985 در رشته ی فلسفه از کالج واسار فارغ التحصیل شد. او همزمان با تحصیل به ساخت و نوشتن موسیقی نیز می پرداخت و به این هنر بسیار علاقه مند بود. وسترفیلد در سال 2001 با نویسنده ای استرالیایی ازدواج کرد. اسکات وسترفیلد اکنون در شهرهای سیدنی و نیویورک زندگی می کند.
نکوداشت های کتاب لویاتان
This steampunk adventure is sure to become a classic.
این ماجراجویی «استیم پانک»، بدون تردید به اثری کلاسیک تبدیل خواهد شد.
School Library Journal School Library Journal

Full of nonstop action.
سرشار از صحنه های اکشن بی وقفه.
Amazon Amazon

Brilliant.
درخشان.
Penguin

قسمت هایی از کتاب لویاتان (لذت متن)
شاید راه دیوانه نشدن در جنگ این بود: انجام چند کار خوب در میان آشوب.

«آلک» مودبانه سرفه کرد: «اگر قول بدهم اشتباهی از من سر نزند، ممکن است لطفا این چاقو را از روی گلویم برداری؟»

«و از این درس چه نتیجه ای می توانیم بگیریم، عالیجناب؟» «آلک» به مرد خیره نگاه کرد. «می توانیم نتیجه بگیریم که صحبت درباره ی سیاست، هنگام شمشمیربازی، احمقانه است.»