سومین جلد از مجموعه هفت جلدی اسرار مرداک که روایت گر داستانی پلیسی و معمایی در کنار زندگی شخصی و عاطفی کارآگاه مرداک است. درد شدید دندان، مرداک را بی خواب می کند و او زودتر از موعد مقرر راهی محل کارش می شود. گویا، ویکن، یکی از سرپاسبان های جوان مدتی است که ناپدید شده است و این غیبت غیر طبیعی و نگران کننده به نظر می رسد. مرداک به دنبال یافتن سر نخی از او راهی می شود، اما پس از مدتی جسد بی جان او را غرق در خون می یابد…
کتاب توم بیچاره سردش است