کتاب شرح زندگانی من

Sharh-e Zendegani-e Man
(تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه)،(2 جلدی)
کد کتاب : 39148
شابک : 978-9643632946
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 2520
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1964
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
تعداد جلد : 2

شرح زندگانی من
Sharh-e-Zendegani-e Man
تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه (سه جلدی)
کد کتاب : 57363
شابک : 978-9644010446
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 1791
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
تعداد جلد : 3

شرح زندگانی من
Sharh-e-Zendegani-e Man
تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجار (3جلدی)
کد کتاب : 80757
شابک : ‭978-6227436334
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 1536
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : زرکوب
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت
تعداد جلد : 3

معرفی کتاب شرح زندگانی من اثر عبدالله مستوفی

"شرح زندگانی من" اثری است به قلم یکی از رجال اداری برجسته ی کشور به نام "عبدالله مستوفی" که شرح معاش و زندگی اجتماعی ملت ایران و علی الخصوص مردم تهران را در دوره ی قاجار و سال های ابتدایی حکومت رضاخان میرپنج به صورت یک خودزندگی نامه ی خواندنی به رشته ی تحریر در آورده است.
بسیاری از کارشناسان کتاب "شرح زندگانی من" را "تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه" می خوانند. "عبدالله مستوفی" اثر را با نثری دلپذیر و شیرین نوشته و در آن با نگاهی دقیق و تیزبینانه، در کنار تشریح آیین و سنن و خصایص زندگانی شخصی خویش، با همین طنین و آوا به رویدادهای برجسته ی عصر خود می پردازد. نویسنده در این کتاب سوگیری ندارد و کاملا بی طرفانه به مسائل مختلف از درگاه طنز و کنایه و نوشتاری تلخ و شیرین پرداخته است. به این جهت "شرح زندگانی من"، بیش از اینکه یک خودزندگی نامه باشد، همچون داستان بلند و لذت بخشی به نظر می آید که گاه سبب خنده و فرح مخاطب می شود و گاه از گذرگاه تشریح حوادث و ستم های قاجار، او را دردمند می کند و به تامل وا می دارد.
"شرح زندگانی من" با وجود اینکه روایت های دل انگیزی از زندگی شخصی نویسنده ارائه می کند، اما بیشتر "تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه" است و حال و هوای آن روزهای ایران و نحوه ی مملکت داری شاهان قاجار را گزارش می کند. نثر اثر مشابه دیگر آثار متعلق به دوران پهلوی و قاجاریه است اما برای خواننده ی امروزی هم قابل درک و روان است و مخاطب از گذر مطالعه ی آن، با واژگان گذشته ی نه چندان دور ایران بیشتر آشنا می شود.

کتاب شرح زندگانی من

عبدالله مستوفی
عبدالله مستوفی (۱۲۵۵ - تهران ۱۳۲۹) از خاندان مستوفیان قاجار بوده که از زمان آقامحمدخان قاجار به عنوان مستوفی مشغول به فعالیت بودند. استاندار آذربایجان (قبل از تقسیم به شرقی و غربی) و دولت مرد دوران قاجاری و پهلوی بود ایشان ابتدا به عنوان کارمند در وزارت امور خارجه در کنسولگری ایران در روسیه مشغول به فعالیت بود اما پس از استبداد صغیر به اشتغال در این وزارت خانه پایان داده شد.در دوران صدراعظمی عین‌الدوله رئیس نان تهران بود و در اثر بلوای نان ناچار از کناره گیری شد. در دوران رضاشاه به استان...
قسمت هایی از کتاب شرح زندگانی من (لذت متن)
از ملل زنده و مرده عالم فقط نیاکان ما بوده اند که به این نکته طبیعی خلقت برخورده، نوروز را که واقعا روز نو و تازگی زندگی مخلوقات جاندار و بی جان زمین است، عید ملی خود قرار داده اند. بی جهت نیست که مرور ازمنه و دهور و تغییرات سیاسی و مذهبی و اجتماعی که در نزد سایر ملل عیدهای سابق را از بین برده و اعیاد جدیدی به جای آن برقرار کرده، در عید ملی ما نتوانسته است تغییری بدهد و تاریخ جهان پیر از عهده تعیین تاریخی که این عید در نزد ایرانیان برقرار شده، عاجز است و ایرانیان امروز مثل ایرانی های چندهزار سال قبل و حتی آرین های قبل تر از آنها، روز اول فروردین را که اولین روز اعتدال بهاری و یکسان شدن شب و روز و پیرانه بندی و خودآرایی نیم کره شمالی زمین است، عید می گیرند.

از اوایل اسفند، در بازارها، مخصوصا دکان های پارچه فروشی و کفش و کلاهدوزی ازدحام می شد. هرکس به قدر توانایی خود به فکر لباس عید برای افراد خانواده خود بود. خیاط ها منتهی تا نیمه اسفند کار تازه قبول می کردند. از بیستم اسفند به بعد پاره ای از دکان دارها که سروکار مستقیم با عید داشتند، دکان های خود را تزیین می کردند. بقال ها طبق های معلق از سنجد ساخته و دسته های شمع پیه ی که با جوهر سبز و قرمز روی آنها را نقش و نگار انداخته بودند، به سر تا سر پیشانی دکان خود می آویختند. کپه های فرسوده سال قبل را نو و سرطاس های برنجی پشت آنها را براق و از انواع حبوبات مملو می کردند و در فاصله هر کپه، کاغذ سبز و آبی و زرد و سفید لوله کرده می گذاشتند. روی خیک های روغن که نصف جلد آن را پاره و روغن آن را نمایان کرده بودند، نقش و نگار بی رنگ انداخته، در بعضی گوشه های آن زرورق می چسباندند. از قالب های صابون زرورق زده، هرم کوچکی ساخته و روی آن دسته گل مصنوعی کاغذی نصب می نمودند.

آجیل فروشی ها با طبق های علق بزرگ و کوچک از فندق و بادام و پسته و تخمه هندوانه و تخمه کدو، پیشانی و با مخروطی هایی که از انواع آجیل به هم چسبیده ساخته بودند، جلو دکان را زینت می دادند. میوه فروشی ها گذشته از آرایش دکان با میوه های الوان، پیاز نرگس و سنبل در گلدان های شیشه ای سبز کرده، همچو انگاره می گرفتند که در حدود شب عید گل های اولیه آنها به بار آید… سبزی فروشی ها حاجتی به تزیین خارجی نداشتند، همین قدر که سبزی های خود را مرتب می چیدند و از پیازچه و ترب سفید که ریشه آنها را بیرون می گذاشتند، گل های سفیدی احداث می کردند، دکان آنها مزین می شد.

مفصل تر از همه، آذین بندی دکان های قنادی بود زیرا سروکار این دکان ها با عید نوروز بیشتر از سایرین است. در جلو دکان، دو اصله تیر سر و ته یکی که روی آن را با کاغذ الوان نقش و نگار انداخته بودند، به دو جرز طرفین دکان تکیه داده سر آنها را به هم نزدیک و جناقی در جبهه دکان احداث می کردند. بعد از کله قند که در ته آن نارنج و بعد از آن شیشه میمندی آب لیمو و آخر همه شیشه گلاب که به آنها زرورق زده بودند، رشته هایی ترتیب می دادند و آنها را، تنگ درز، به این جناقی می آویختند. سپر و شمشیری از نبات می ریختند و دو طرف جناقی به جبه دکان نصب می کردند. در جلو دکان از گچ مخروط های سرزده ای می ساختند و دوره آنها را اقسام شیرینی می چیدند و روی سرزده مخروط، جارهای چند شاخه می گذاشتند. پرده های نقاشی جنگ رستم و اسفندیار و رستم و دیو سپید در بالای جبهه نصب بود. بالای این پرده های نقاشی به چوب بندی نزدیک سقف، چلچراغ هایی هم آویخته می شد و تزیینات را کامل می کرد.