گوئن هر بار چشم هایش را می بست، او را در کابوس هایش می دید. اکنون چشم هایش باز است و او هم چنان آن جا ایستاده…
این کتاب، جلد دوم رمان دریاچه متروکه و باید بگم داستانش به اندازهی جلد اول، جذاب و پرهیجانه. فقط لازم به ذکره که بعضی از صحنههای کتاب شامل خون و خونریزی، شکنجه و موارد ناخوشایند دیگهست که اگه روحیهی حساسی دارین، پیشنهاد میکنم مطالعهش نکنین. روند داستان درست مثل جلد اول، روی ریتم تند پیش میره. پلات تویست نسبتاً خوبی داره و پایانش هم برام قابل قبول بود. گوئن، همسر یه قاتل سریالیه که به همراه دختر و پسرش زندگی جدیدی رو با هویت جدیدی شروع کرده تا از آزار و اذیتهای افراد بیمار و انتقامجو در امان باشه. توی جلد اول، متوجه میشیم همسرش مِلوین از زندان فرار کرده. توی این جلد، قراره تعقیبوگریز نفسگیری رو بین گوئن و مِلوین شاهد باشیم. مِلوین به دنبال انتقام از همسرشه و گوئن میخواد با پیشدستی کردن، از بچههاش در مقابل پدر هیولاشون محافظت کنه. کدوم یکی زودتر موفق میشن؟ آیا گوئن میتونه یه بار برای همیشه، سایهی شوم همسر قاتلش رو از سر زندگیشون کم کنه؟ آیا مِلوین موفق میشه زهرش رو بریزه و از خانوادهش انتقام بگیره؟
کتاب شکار هیولا ۴۲ صفحه هستش؟
قشنگ بود ولی خیلی طویل و جزئیات زیادی داشت بصورتی که من کلافه میشدم
این کتاب فوق العاده ست قطعا یکی از بهترین کتاب هایی بود ک خوندم . جلد دوم بسیار بسیار جذابتر از اول هست و واقعا خوندش رو پیشنهاد میکنم
بسیار کتاب خوبیه اول جلد اول اون به نام دریاچه مه آلود و بعد این کتاب که جلد دومش هست رو بخونین اونم با ترجمه خانم رفیعی ، واقعا کتاب خوبی است . ممنون از ناشر خوبش ، آموت
خیلی صبر کردم برا این کتاب . بلاخره چاپ شد 😍