کتاب به سوی اصفهان

Vers Ispahan
کد کتاب : 42033
مترجم : بدرالدین کتابی
شابک : 978-6004350884
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 327
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1904
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 10 اردیبهشت

معرفی کتاب به سوی اصفهان اثر پیر لوتی

"پیر لوتی" جهان گرد و نویسنده ی سرشناس فرانسوی است که کتاب پیش رو را تحت عنوان "به سوی اصفهان" در سال 1904 در قالب یک سفرنامه تألیف کرد. بدرالدین کتابی این اثر را به فارسی ترجمه کرده است و نشر اطلاعات آن را در سیصد و بیست و هفت صفحه به عرصه ی چاپ رسانده است.
در اواخر قرن نوزدهم، وزارت امور خارجه ی فرانسه، "پیر لوتی" را موظف کرد تا برای افزایش آگاهی از نیات خیرخواهانه فرانسه در شبه قاره به هند سفر کند. او باید در این سفر مراتب دوستی کشورش را به آگاهی مهاراجه ی هند می رساند؛ پس از آن بود که "پیر لوتی" از طریق هند به اصفهان و ایران سفر می کند. این کتاب که در قالب یک دفتر خاطرات به رشته ی تحریر درآمده و "به سوی اصفهان" نام گرفته، داستان این سفر را شرح می دهد.
نویسنده در کتاب "به سوی اصفهان" از پرداختن به معضلات بزرگ تاریخی، سیاسی و موضوعات مشابه خودداری کرده است؛ در عوض سفر پنجاه روزه ی خود به ایران را در قالب زیبایی های مسیر توصیف کرده و مشاهدات و اتفاقات روزانه را به شیوه ای بلیغ ثبت نموده است. این کتاب برخلاف اکثر نوشته های قبلی او فاقد عناصر ساختگی و شخصیت های داستانی می باشد. در اصل "به سوی اصفهان" یک سفرنامه است که سفر مختصر وی را در زمان پادشاهی مظفرالدین شاه از 17 آوریل 1901 با ورود به بندر بوشهر تا 7 ژوئن 1901 با خروج از بندر انزلی، در برمی گیرد.
عنوان "به سوی اصفهان" به دلیل دلبستگی "پیر لوتی" و ارتباط عمیق وی با شهر و آثار باستانی آن انتخاب شده است، اما فقط یک ششم مطالب این سفرنامه به اصفهان اختصاص دارد.

کتاب به سوی اصفهان

پیر لوتی
پیر لوتی‏ (۱۹۲۳-۱۸۵۰ میلادی) نویسنده و جهان‌گرد فرانسوی است که در ایران بیشتر به خاطر کتاب به سوی اصفهان مشهور است. لوتی در اواخر سده نوزدهم از سوی وزارت برون‌مرزی فرانسه مأمور شده بود که به هند سفر کند تا مراتب دوستی فرانسه را به آگاهی مهاراجه هند برساند. وی آنگاه از هند از طریق بندر بوشهر به ایران وارد می‌شود و پس از دیدار از شهرهای شیراز،اصفهان، قم و تهران از طریق بندر انزلی از ایران خارج می‌شود. کتاب به سوی اصفهان که به صورت یک دفتر خاطرات با انشایی فاخر نوشته شده،...
قسمت هایی از کتاب به سوی اصفهان (لذت متن)
ساعت دو بعد از نیمه شب چاروادار ما کنار تخته یعنی منزل امشب را نشان می دهد.کنارتخته دهکده ای است که به وسیله جنگلی از درختان خرما محصور شده است.درهای کاروانسرا به روی ما باز و پس از ورود کاروان از نو بسته می شود.مانند کسانی که در عالم بیهوشی یا رویا به سر می برند٬ همه چیز را در پرده ای از ابهام می بینیم و پس از آن به خوابی عمیق فرو می رویم. پنج شنبه ۲۰ آوریل در اتاق کاروانسرای کنار تخته که با آهک٬ سفید شده است٬از خواب بیدار می شوم.وجود بخاری در این اتاق دلیل بر این است که از نواحی گرمسیری خارج شده به منطقه ای رسیده ایم که زمستان در آن وجود دارد.چند سوسمار کوچک گلرنگ بر طاق سرایمان آرمیده اند.دسته دیگری از این موجودات٬ با اعتماد کامل٬ و بدون آنکه آزاری به کسی برسانند٬ بر سطح روی اندازهای ما به گردش مشغولند. از بیرون صدای قرقی ها شنیده می شود که درست مانند قرقی های کشور ما در فصل آشیانه سازی٬ مستانه آواز می خوانند.از پنجره ها٬ درختان کوچکی شبیه به اشجار باغ های دیار ما(مانند خرزهره و درختان گلدار انار) و گندم های رسیده و کشتزار هایی نظیر مزارع کشاورزان ما دیده می شود.در اینجا دیگر از گرمای خفه کننده و تب آور و دسته های حشرات بد و موذی اثری نیست. ما تقریبا از نواحی رنج آور خلیج فارس نجات یافته ایم.در اینجا هوایی وجود دارد که به هوای زیبا و دلربای دهستان های ما شبیه است...