کتاب قصه های میر کفن پوش

Ghesse-haye Mir-e Kafapoush
کد کتاب : 44635
شابک : 978-0050040379
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 96
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب قصه های میر کفن پوش اثر بهرام بیضایی

بهرام بیضایی نمایشنامه‌نویس، کارگردان تئاتر، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر فیلم و استاد ادبیات، هنر و ایران‌شناسی ایرانی است.
بیضایی فرزند نعمت الله بیضایی شاعر (که بیشتر با نام مستعار ادبی او «ذوکایی» شناخته می شود) است. شاعر شهیر ادیب بیضایی که به عنوان یکی از عمیق ترین شاعران قرن بیستم ایران شناخته می شود، عموی پدری بهرام است. جد پدری بهرام بیضایی، میرزا محمدرضا ارانی («ابن روح») و جد پدری، ملا محمد فقیه ارانی («روح‌الامین») نیز از شاعران برجسته‌ای بودند. علیرغم شروع کمی دیرهنگامش در سینما، بیضایی را اغلب پیشگام نسلی از فیلمسازان می دانند که گاه آثارشان را موج نو ایرانی می نامند. باشو، غریبه کوچک او (1986) در نوامبر 1999 در نظرسنجی مجله فیلم فارسی Picture World از 150 منتقد و متخصص ایرانی به عنوان "بهترین فیلم ایرانی تمام دوران" انتخاب شد. با این حال، حتی قبل از آغاز فعالیت سینمایی خود در سال 1970، او یک نمایشنامه نویس برجسته (و همچنین تاریخ نگار تئاتر) بود، به طوری که اغلب او را بزرگترین نمایشنامه نویس زبان فارسی می دانند. بیضایی از سال 2010 در دانشگاه استنفورد آمریکا تدریس کرده است.

کتاب قصه های میر کفن پوش

بهرام بیضایی
بهرام بیضایی (زاده ۵ دی‌ماه ۱۳۱۷ در تهران) کارگردان سینما و تئاتر و نمایش‌نامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.‏‏بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه نویسی، در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده‌است.‏وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم‌ترین آثار وی هستند.‏خانواده‌اش اهل کاشان...
دسته بندی های کتاب قصه های میر کفن پوش
قسمت هایی از کتاب قصه های میر کفن پوش (لذت متن)
طاقت بیار طاقت. که پهلوانی جز طاقت نیست. چون تو را شکنجه می کنند باید که بر ایشان بخندی واگر نتوانی خندید آب دهان بر رویشان بیفکنی. و اگر آب دهان نتوانستی افکند ناسزایشان بگویی و اگر ناسزا نتوانستی دندان خشم بفشری و اگر دندان خشم فشردن نتوانی مباد بنالی که ایشان از تو همین خواهند. و اگر بیش خواهند مباد بگریی که چون بگریی آنگاه است که ایشان بر تو بخندند ...