کتاب دختر خوب خون بد; کتاب دختر خوب خون بد

کتاب دختر خوب خون بد

Good Girl, Bad Blood
دنباله کتاب «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب»

کد کتاب : 60374
مترجم :
شابک : 978-6227566376
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 352
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : 9 اردیبهشت

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب دختر خوب خون بد اثر هالی جکسون

کتاب «دختر خوب، خون بد» رمانی نوشته ی «هالی جکسون» است که نخستین بار در سال 2020 به انتشار رسید. «پیپ فیتز-آموبی» یک بار دیگر می خواهد از مهارت هایش در کشف جرم و جنایت استفاده کند. پس از اتفاقات پرونده ی «اندی بل» و «سل سینگ»، «پیپ» تصمیم گرفت کشف جرم و جنایت را کنار بگذارد. درست است که پادکست او با نام «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب» به محبوبیت رسید، اما او به جز گزارش دادن در مورد محاکمه ی «مکس هیستینگ»، احساس می کند که دیگر نمی خواهد این کار را انجام بدهد. تا این که «جیمی رینولدز» ناپدید می شود و پلیس نیز کاری در این باره نمی کند. به همین خاطر برادر «جیمی» یعنی «کانر» به سراغ «پیپ» می رود تا با هم او را به دنبال او بروند. پس از گفت و گوهای طولانی، «پیپ» می پذیرد که به «کانر» کمک کند و به این ترتیب فصل دوم پادکست «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب» آغاز می شود.
هالی جکسون
هالی جکسون، زاده ی سال 1992، نویسنده ای انگلیسی است. او در باکینگهام‌شِر بزرگ شد و از نوجوانی شروع به نوشتن داستان کرد. کتاب «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب» که به اثری پرفروش تبدیل شد، نخستین رمان او به شمار می آید.
دسته بندی های کتاب دختر خوب خون بد
داستان معمایی
ادبیات انگلیس
ادبیات داستانی
ادبیات معاصر
ادبیات نوجوان
داستان تریلر
پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز
دهه 2020 میلادی
پرفروش ترین های چاپ 1400
نکوداشت های کتاب دختر خوب خون بد
A great, twisty read for fans of YA.
اثری عالی و پر پیچ و خم برای طرفداران داستان های نوجوان.
Book Riot
A taut, compulsively readable, elegantly plotted thriller.
تریلری پرتنش و فوق العاده خواندنی با پیرنگی هنرمندانه.
Guardian Guardian
This fast-paced read is filled with twists and turns.
این داستان سریع، سرشار از پیچ و خم است.
School Library Journal School Library Journal
قسمت هایی از کتاب دختر خوب خون بد (لذت متن)
اما گاهی اوقات دهانم بدون این که ابتدا با مغزم هماهنگ کند، شروع به گفتن کلمات می کند.
فکر می کنم ما همگی فرصت این را داریم که تصمیم بگیریم خوب و بد، و درست و غلط چه معنایی برایمان دارد، به جای این که چیزهایی را بپذیریم که به ما گفته اند.
سکوتی در اتاق چیره شد، سکوتی که بی صدایی نبود، بلکه موجودی زنده بود که در فضای میان آن ها فرو می نشست.