1. خانه
  2. /
  3. کتاب سه بار در سپیده دم

کتاب سه بار در سپیده دم

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3 از 1 رأی

کتاب سه بار در سپیده دم

Tre volte all'alba
٪15
70000
59500
پیشنهاد ویژه
3.4 از 1 رأی

کتاب سه بار در سپیده دم

Tre volte all'alba
انتشارات: نیماژ
٪20
120000
96000
معرفی کتاب سه بار در سپیده دم
کتاب «سه بار در سپیده‌دم» اثر الساندرو باریکو از سه روایت کوتاه تشکیل شده که هرکدام در زمان سپیده‌دم رخ می‌دهند. این سه داستان ظاهرا جدا از هم‌اند، اما دو شخصیت محوری در هر سه حضور دارند و هر بار در شرایط و مکان متفاوتی با هم روبه‌رو می‌شوند. این دیدارها نه ادامه‌ی خطی یکدیگر، بلکه بازآفرینی‌هایی متفاوت از یک مواجهه‌اند، گویی هر بار فرصتی تازه برای برقراری ارتباط یا درک متقابل شکل می‌گیرد.
در داستان اول، زن و مرد در لابی یک هتل ناشناس ملاقات می‌کنند. گفت‌وگویشان آرام و گاه پر از مکث است، اما پشت کلمات، نشانه‌هایی از گذشته و وضعیت پیچیده‌ی هر دو پنهان شده. داستان دوم آن‌ها را در فضایی کاملا متفاوت یعنی یک ایستگاه پلیس کنار هم قرار می‌دهد. این‌بار شرایط رسمی‌تر است و موقعیت حس ناامنی و جدیت بیشتری دارد، اما همچنان همان پیوند نامرئی بینشان جریان دارد.
روایت سوم دوباره به هتلی دیگر و ساعاتی پیش از طلوع بازمی‌گردد. این دیدار حال‌وهوایی پایانی و جمع‌بندی‌گونه دارد؛ گفت‌وگوها به سمت پذیرش و پایان یک مسیر مشترک می‌روند. هر سه داستان فضایی مینیمال دارند و بخش زیادی از بار معنایی را سکوت‌ها، جملات کوتاه و جزئیات کوچک به دوش می‌کشند.
باریکو در این اثر از پیرنگ پیچیده یا توضیحات مفصل پرهیز می‌کند و و با برقراری گفت‌وگوهای فلسفی و شاعرانه میان شخصیت‌ها، بیشتر به حس‌وحال و کیفیت لحظه‌ها توجه دارد. تکرار موقعیت سپیده‌دم به‌عنوان زمانی بین شب و روز، نمادی از گذار، امکان تغییر و شروع دوباره است.
درباره الساندرو باریکو
درباره الساندرو باریکو
الساندرو باریکو (Alessandro Baricco) (زادهٔ ۲۵ ژانویه ۱۹۵۸ در تورینو، ایتالیا) داستان‌نویس مشهور ایتالیایی است. داستان‌های وی در سراسر جهان به زبان‌های گوناگون ترجمه شده‌اند. از مهم‌ترین نوشته‌های او کتاب ابریشم بوده که به زبان فارسی نیز ترجمه شده‌است. جوزپه تورناتوره بر پایه نمایشنامه تک‌گویی او با نام «نووچنتو» فیلمی یا نام افسانهٔ ۱۹۰۰ ساخته است. نووچنتو با ترجمه حسین معصومی همدانی به فارسی منتشر شده‌است.
قسمت هایی از کتاب سه بار در سپیده دم

بعد از دقایقی مرد آهسته به سمت او آمد و کنار در ماشین ایستاد. زن ماشین را روشن کرد و پنجره را پایین داد، اما نه کاملا. مرد یک دستش را روی آن تکیه داد. بعد گفت: خیلی باد می آید. شاید بتوانی از خلیج کوچک خارج شوی. زن چیزی نگفت. نگاهش به خانه خیره مانده بود. مرد گفت: تو امشب از این جا می روی، هرگز چیزی پیش نخواهد آمد. سپس زن به او نگاه کرد و همان چهره ای را دید که چندین بار دیگر دیده بود، دندان های نامرتب، چشم های آبی، لب های پسرانه، موهای کوتاه روی سرش. چند دقیقه طول کشید تا چیزی بگوید. در حالی که به ماندگاری مرموز عشق در زندگی فکر می کرد که هرگز به پایان نخواهد رسید.

مقالات مرتبط با کتاب سه بار در سپیده دم
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب سه بار در سپیده دم" ثبت می‌کند