کتاب مغازه ی جادویی; کتاب مغازه ی جادویی

کتاب مغازه ی جادویی

Into the Magic Shop

کد کتاب : 67643
مترجم :
شابک : 978-6229801048
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 231
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 99
زودترین زمان ارسال : 15 فروردین
کتاب مغازه جادویی;
مغازه جادویی
Into the Magic Shop

کد کتاب : 95443
مترجم :
شابک : 978-6227929942
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 213
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 15 فروردین
کتاب مغازه جادویی; کتاب مغازه جادویی
مغازه جادویی
Into the Magic Shop

کد کتاب : 62831
مترجم :
شابک : 978-6229853016
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 248
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : 15 فروردین
کتاب مغازه جادویی; کتاب مغازه جادویی
مغازه جادویی
Into the Magic Shop
(داستان واقعی یک جراح مغز و اعصاب)

کد کتاب : 81266
مترجم :
شابک : 978-6225651197
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 246
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 17
زودترین زمان ارسال : 15 فروردین
کتاب مغازه ی جادویی; کتاب مغازه ی جادویی
مغازه ی جادویی
Into the Magic Shop
تلاش یک جراح مغز و اعصاب برای کشف اسرار مغز و اسرار قلب

کد کتاب : 85221
مترجم :
شابک : 978-6006988450
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 288
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 21 فروردین

معرفی کتاب مغازه جادویی اثر جیمز دوتی

کتاب «مغازه جادویی» اثری نوشته «جیمز دوتی» است که نخستین بار در سال 2016 منتشر شد. وقتی «دوتی» نوجوان بود، در یک فروشگاه لوازم شعبده بازی با زنی سالخورده و مهربان به نام «روث» آشنا شد که در طول چند هفته بعدی، تمرین هایی مربوط به ذهن و بدن را به او آموخت که مسیر زندگی اش را تغییر داد. «دوتی» که در فقر با پدری معتاد به الکل و مادری دچار به افسردگی حاد بزرگ شد، در سال های بعدی به عنوان یک جراح و کارآفرین به موفقیتی چشمگیر رسید. اما آینده او در دو مقطع مورد تهدید قرار گرفت: از سر گذراندن تجربه نزدیک به مرگ در یک سانحه رانندگی، و مدتی بعد، یک تصمیم تجاری اشتباه که او را تا آستانه ورشکستگی پیش برد. «دوتی» از طریق به خاطر آوردن تمرین های «روث»، توانست کنترل اوضاع را به دست بگیرد و در نهایت، زندگی سرشار و موفقیت آمیزی را برای خود بسازد.
ویژگی های کتاب مغازه جادویی

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

جیمز دوتی
جیمز دوتی، پزشک درمانگر بالینی در گروه جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه استنفورد و مدیر مرکز تحقیقات و آموزش همیاری و نوع دوستی در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد است. او تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در دانشگاه کالیفرنیا، ایروین و دانشکده پزشکی در دانشگاه تولین به پایان رساند. او در رشته جراحی مغز و اعصاب در مرکز پزشکی ارتش والتر رید آموزش دید و فلوشیپ را در زمینه جراحی مغز و اعصاب کودکان در بیمارستان کودکان در فیلادلفیا (CHOP) و در نورالکتروفیزیولوژی متمرکز بر استفاده از پتانسیل های برانگیخته ...
دسته بندی های کتاب مغازه جادویی
ادبیات آمریکا
ادبیات معاصر
خود زندگی نامه
دهه 2010 میلادی
علمی
روانشناسی
پرفروش ترین کتاب ها
پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز
خودپروری
کتاب هایی که زندگی تان را دگرگون خواهند کرد
پرفروش ترین های چاپ 1400
نکوداشت های کتاب مغازه جادویی
Doty’s advice is inspirational and the mindfulness techniques he advocates are clearly documented.
توصیه های «دوتی» الهام بخش است و تکنیک های ذهن-آگاهی که ترویج می کند، به شکلی گویا و آشکار تشریح شده اند.
Publishers Weekly Publishers Weekly
An optimistic and engaging story that incorporates scientific investigation into its altruistic message.
داستانی خوشبینانه و گیرا که پژوهش های علمی را با پیام خیرخواهانه خود ترکیب می کند.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews
It shows us how we can fundamentally change our lives.
این اثر به ما نشان می دهد که چگونه می توانیم زندگیمان را به شکلی اساسی تغییر دهیم.
Barnes & Noble
قسمت هایی از کتاب مغازه جادویی (لذت متن)
علاوه بر کتاب، جعبه چوبی ام تمام ترفندهای جادویی من را نیز داشت یک بسته کارت علامت گذاری شده، چند سکه تقلبی که می توانستم آن ها را از نیکل به سکه سربی تبدیل کنم، و با ارزش ترین دارایی من: یک سر انگشت شست پلاستیکی که می توانست یک روسری ابریشمی یا یک سیگار را پنهان کند. آن کتاب و ترفندهای جادویی برای من بسیار اهمیت داشت چون هدایایی از طرف پدرم بود.
ساعت ها و ساعت ها را صرف تمرین با آن نوک انگشت شست کرده بودم. یاد بگیرم چگونه دستانم را بگیرم تا مشخص نباشد و چگونه روسری یا سیگار را به آرامی داخل آن فرو کنم تا به نظر به شکل جادویی ناپدید شود. من توانستم دوستانم و همسایه هایمان را در مجتمع آپارتمانی گول بزنم. اما امروز انگشت شست گم شده بود. رفته بود. از بین رفت. و من زیاد از این موضوع خوشحال نبودم.
برادرم، طبق معمول، خانه نبود، اما فکر کردم شاید او آن را برده یا حداقل می دانست کجاست. نمی دانستم او هر روز کجا می رود، اما تصمیم گرفتم سوار دوچرخه ام شوم و به دنبالش بروم. آن سر انگشت با ارزش ترین دارایی من بود. بدون آن، هیچ بودم. دوست داشتم انگشت شستم برگردد.