کتاب جنگ سار 2

Wildcard
(جایگزین)
  • 15 % تخفیف
    240,000 | 204,000 تومان
  • موجود
  • انتشارات: هوپا هوپا
    نویسنده:
کد کتاب : 81222
مترجم :
شابک : 978-6227280258
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 392
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

نامزد جایزه بهترین کتاب فانتزی گودریدز سال 2018

معرفی کتاب جنگ سار 2 اثر مری لو

کتاب «جایگزین» رمانی نوشته «مری لو» است که اولین بار در سال 2018 به چاپ رسید. «امیکا چن» با خیانتی بزرگ از طرف «هیدئو» مواجه شد، مردی که «امیکا» عاشقش بود و تلاش کرد به او کمک کند. «هیدئو» که به هر طریق می خواهد برادر گمشده اش را بیابد، اکنون به واسطه یک الگوریتم، اغلب نقاط جهان را تحت کنترل دارد. فقط تعداد خیلی اندکی از افراد، مانند «امیکا»، هنوز از لنزهایی استفاده می کنند که آن ها را از تأثیرات الگوریتم، دور نگه می دارد. الگوریتم، خلافکاران و رئیس هایشان را وادار می کند که خود را تسلیم کنند، اما دیگران، حتی شاید افرادی بی گناه، به شکل پیوسته دست به خودکشی می زنند. «امیکا» که مجاب شده خودش به تنهایی باید جلوی الگوریتم را بگیرد، می پذیرد که برای مقابله با «هیدئو»، با هکری اسرارآمیز به نام «زیرو» و گروهش همکاری کند. اما مرز باریکی میان راه درست و غلط وجود دارد، و «امیکا» نمی داند به چه کسی می تواند اعتماد کند—البته به جز دوستان قدیمی اش.

کتاب جنگ سار 2

مری لو
مری لو، زاده ی 11 جولای 1984، نویسنده ای چینی - آمریکایی است. لو در جیانگسوی چین به دنیا آمد و در سال 1989 و در زمانی که پنج سال داشت، به همراه خانواده به ایالات متحده آمد. او در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی به تحصیل پرداخت و در برنامه های آموزشی و تعاملی استودیوهای دیزنی شرکت کرد. لو سپس به نوشتن داستان های نوجوان روی آورد و در این عرصه به موفقیت دست یافت.
نکوداشت های کتاب جنگ سار 2
An action-packed, thoughtful story.
داستانی پرحادثه و هوشمندانه.
Publishers Weekly Publishers Weekly

A fast, intense, phenomenal read.
روایتی سریع، پرتنش و خارق العاده.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

An addictive finale that will hold you captive till the very last page.
پایانی اعتیادآور که تا آخرین صفحه، شما را مسحور نگه خواهد داشت.
Barnes & Noble

قسمت هایی از کتاب جنگ سار 2 (لذت متن)
در خواب می بینم که با «هیدئو» هستم. می دانم این یک خواب است، چون در اتاقی بالای یک آسمان خراش که هیچ وقت آن را ندیده ام، دراز کشیده ایم؛ در اتاقی تماما شیشه ای.

با این که پرتوهای لطیف صبحگاهی به داخل می تراوند و آبی دل مرده شبانگاهی را می تارانند تا درخششی یکدست به پوست تنمان بدهند، کماکان می شود به وضوح حجابی از ستارگان را بر پهنه آسمان دید که مثل لایه ای نازک از اکلیل سفید و طلایی آن را پوشانده است، لایه ای که وجودش بنا بر منطق، ناممکن به نظر می رسید.

«هیدئو» خودش را به من نزدیک تر می کند. احساسم تشدید می شود. از پشت شیشه، به آسمان زل می زنم و با خود می گویم که شاید ظاهر و جزئیات این رویا ایرادی دارند و با همدیگر جور درنمی آیند، یا شاید ستاره های بالای سرمان اند که این تردید را به دلم انداخته اند.