کتاب شمشیر شیشه ای

Glass Sword
کد کتاب : 1006
مترجم :
شابک : 978-600-182-203-2
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 600
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز

نامزد بهترین داستان فانتزی نوجوان گودریدز

دومین کتاب از مجموعه ی چهار جلدی ملکه ی سرخ

معرفی کتاب شمشیر شیشه ای اثر ویکتوریا اویارد

کتاب شمشیر شیشه ای، رمانی فانتزی نوشته ی ویکتوریا اویارد است که اولین بار در سال 2016 به انتشار رسید. خونِ مِر بارو، قرمز است—مثل رنگِ خون آدم های عادی—اما تواناییِ نقره ای مِر یعنی قدرت کنترلِ رعد و برق، او را به سلاحی تبدیل کرده که دربار سلطنتی در حال تلاش برای کنترلش است. پادشاه، مِر را فردی متقلب و دروغگو می خواند اما همزمان با این که او موفق می شود از دست مِیوِن—دوستی خائن—فرار کند، درمی یابد که افرادی دیگری نیز مثل خودش وجود دارند. مِر همزمان با فرار از دست مِیون، تصمیم می گیرد تا سایر جنگجویانِ قرمز-نقره ای را بیابد و از آن ها ارتشی برای مقابله با ظلمِ ستمگران درست کند. اما مِر در مسیری مرگبار قدم برداشته و ممکن است به همان هیولایی تبدیل شود که تلاش می کند آن را شکست دهد.

کتاب شمشیر شیشه ای

ویکتوریا اویارد
ویکتوریا آویارد، نمایشنامه نویس و نویسنده ی داستان های نوجوان و فانتزی اهل آمریکا است. او بیشتر به خاطر رمان فانتزی خود، ملکه ی سرخ شناخته می شود. آویارد در محله ای کوچک به نام لانگ مدو شرقی واقع در ایالت ماساچوست به دنیا آمد. او در سنی بسیار پایین، علاقه ی خود به نوشتن را نشان داد و به گفته ی خود او، از زمانی که به صورت فیزیکی قابلیت نوشتن پیدا کرد، نویسندگی را آغاز نمود.
نکوداشت های کتاب شمشیر شیشه ای
It’s exhilarating. Compelling. Action-packed.
هیجان انگیز، مسحورکننده و پرحادثه.
USA Today USA Today

Fans of Red Queen will be sated.
طرفداران رمان ملکه سرخ، از این اثر راضی خواهند بود.
School Library Journal School Library Journal

A fast-paced, exciting read.
داستانی سریع و مهیج.
Booklist Booklist

قسمت هایی از کتاب شمشیر شیشه ای (لذت متن)
فارلی به همین زودی راه افتاده است و یک ژاکت قهوه ای تیره را روی سرش می کشد. شال سرخش را به داخل آن فشار می دهد و بعد شروع به جمع کردن جیره هایمان می کند. هنوز آذوقه مان رو به اتمام نیست، اما به ذهنم می سپرم که اگر موقعیتش جور شد، هرچه که بتوانم را در مسیر بدزدم.

«نمی ذارم دوباره بهت آسیبی برسونه.» نفسش باعث می شود به خود بلرزم. حس عجیبی است که وقتی توسط این همه حرارت محاصره شده ای، از سرما بلرزی. می گویم: «حرفت رو باور می کنم.»

هیچکس شرور به دنیا نمی آید، همانطور که هیچکس تنها به دنیا نمی آید. تصمیمات و شرایط، افراد را به این شکل درمی آورد.