1. خانه
  2. /
  3. کتاب سرزمین خالی از انسان

کتاب سرزمین خالی از انسان

3.4 از 1 رأی

کتاب سرزمین خالی از انسان

No Man's Land
٪10
225000
202500
معرفی کتاب سرزمین خالی از انسان
"سرزمین خالی از انسان" رمانی از خوان کارلوس اونتی، نویسنده‌ی برجسته‌ی اروگوئه‌ای و یکی از چهره‌های کلیدی ادبیات آمریکای لاتین است. اونتی که به‌واسطه‌ی سبک متراکم، درون‌نگر و مضامین وجودی‌اش شناخته می‌شود، در این اثر روایتی غم‌انگیز و مالیخولیایی خلق می‌کند که به انزوا، حافظه، و مرزهای مبهم میان واقعیت و توهم می‌پردازد. همانند بسیاری از آثار او، این رمان نیز سفری به اعماق روان‌شناختی شخصیت‌هایش است و تأملی تاریک در باب ماهیت تبعید و ازخودبیگانگی انسان ارائه می‌دهد.
"سرزمین خالی از انسان" در فضایی مبهم و تقریبا رویایی روایت می‌شود و داستان مردی را دنبال می‌کند که میان گذشته و حال، واقعیت و توهم گرفتار شده است. قهرمان داستان، یک تبعیدی، به سرزمینی بازمی‌گردد که دیگر برای او خانه نیست. در این بازگشت، او با ارواح زندگی گذشته‌اش مواجه می‌شود و با حسی عمیق از بیگانگی و ناپایداری دست‌وپنجه نرم می‌کند. خاطرات تکه‌تکه، سرخوردگی، و تعامل با شخصیت‌هایی که همچون او گم‌گشته‌اند، روایت را پیش می‌برد. در این فضای مه‌آلود، هر برخورد - چه با آشنایان قدیمی، چه با غریبه‌ها و چه با عاشقان زودگذر - تنش اصلی داستان را آشکار می‌کند: جستجوی معنا در جهانی که قطعیت کمی ارائه می‌دهد. با پیشروی روایت، مرز میان گذشته و حال، حقیقت و فریب، بیش از پیش محو می‌شود، و خواننده همراه با قهرمان داستان، ناچار به بازاندیشی درباره‌ی ماهیت هویت و تعلق می‌شود.
اونتی در "سرزمین خالی از انسان" تأملی ژرف بر مفهوم تبعید ارائه می‌دهد-تبعیدی که نه‌تنها فیزیکی، بلکه وجودی است. بازگشت قهرمان داستان، بازگشتی به خانه نیست، بلکه رویارویی با فقدان است. او درمی‌یابد که گذشته‌ی از دست رفته‌اش غیرقابل بازپس‌گیری است و تلاش برای اتصال دوباره به آن، بیهوده به نظر می‌رسد. این اثر بازتابی از بیگانگی افرادی است که در فضایی معلق زندگی می‌کنند، بی‌آنکه قادر باشند ارتباطی عمیق با محیط اطراف یا حتی با خودشان برقرار کنند. سرخوردگی نیز درون‌مایه‌ای کلیدی در این رمان است. قهرمان داستان در جهانی سرگردان است که امید یا رستگاری کمی برای او به همراه دارد. روابط زودگذر، ارتباطات مبهم و احساس پوچی، بر فضای رمان سایه افکنده‌اند. این اثر همچنین ماهیت خود داستان‌گویی را به چالش می‌کشد. اونتی روایتی گریزان و تکه‌تکه می‌سازد، که خواننده را همچون قهرمان داستان، در موقعیتی متزلزل قرار می‌دهد و او را وادار می‌کند تا معنا را از دل واقعیتی در حال تغییر و ناپایدار استخراج کند.
"سرزمین خالی از انسان" رمانی تأثیرگذار و تکان‌دهنده است که جوهره‌ی سبک منحصربه‌فرد خوان کارلوس اونتی را در خود دارد-درون‌نگر، مبهم و عمیقا روان‌شناختی. این اثری است که در برابر تفسیر آسان مقاومت می‌کند و خواننده را به سفری در جهان عدم قطعیت و اضطراب وجودی دعوت می‌کند. برای کسانی که به ادبیاتی علاقه دارند که تاریک‌ترین زوایای تنهایی انسان و شکنندگی هویت را می‌کاود، "سرزمین خالی از انسان" تجربه‌ای فراموش‌نشدنی و عمیقا تأمل‌برانگیز خواهد بود.
درباره خوان کارلوس اونتی
درباره خوان کارلوس اونتی
خوان کارلوس اونتی بورخس (زاده ۱ ژوئیه ۱۹۰۹ – درگذشته ۳۰ مه ۱۹۹۴) رمان‌نویس اروگوئه‌ای و نویسنده داستان‌های کوتاه بود. اونتی در مونته ویدئو، اروگوئه به دنیا آمد. او پسر کارلوس اونتی، کارمند گمرک، و هونوریا بورخس، که به یک خانواده اشرافی برزیلی از ایالت ریو گرانده دو سول تعلق داشت، بود. او دو خواهر و برادر داشت: یک برادر بزرگتر رائول و یک خواهر کوچکتر راشل.
نام خانوادگی اصلی خانواده او O'Nety (اصالت ایرلندی یا اسکاتلندی) بود. خود نویسنده اظهار داشت: "اولین کسی که به اینجا آمد، پدربزرگ من، انگلیسی بود، متولد جبل الطارق. پدربزرگ من کسی بود که این نام را ایتالیایی کرد".
ویژگی های کتاب سرزمین خالی از انسان
  • برنده جایزه سروانتس
نظر کاربران در مورد "کتاب سرزمین خالی از انسان"
3 نظر تا این لحظه ثبت شده است

خوان کارلوس اُنِتی نویسندۀ اوروگوئه‌ای است که از او به منزلۀ یکی از برجسته‌ترین نویسندگان آمریکای لاتین در قرن بیستم و یکی از نیاکان رئالیسم جادویی در «دوران شکوفایی ادبی آمریکای لاتین نام می‌برند.» نام او، نه تنها به منزلۀ نویسنده‌ای پیشگام، که همچون یکی از تبعیدی‌های پرشمار به یادها می‌ماند، زیرا مجبور شد که در دهۀ 70 از اوروگوئه فرار کند. تحلیلگر ادبی گاردین دربارۀ او می‌نویسد: «تجربۀ ادبی و نوشتاری اُنِتی خاصل او و یگانه است. خواننده پس از خواندن رمان احساس می‌کند که بعد از پشت سر گذاشتن این دنیای شبح‌گون و وسوسه‌انگیز زندگی را بهتر می‌فهمد. فرم کارش ظریف و دست‌نیافتنی است و چشم انداز منحط و غمبار. حال و هوای رمان تقلیدناپذیر است.»

1401/07/03 | توسطسروش کاکاوند
4
|

خوب بود توصیه میکنم بخونید

1401/06/26 | توسطImfarza
4
|

لطفاً نقد 🙏

1401/05/01 | توسطاشکان نعمت زاده
3
|