کتاب تو را بیشتر دوست دارم

Love You More
کد کتاب : 13359
مترجم :
شابک : 978-6004680288
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 448
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2011
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت

نامزد دریافت جایزه ی بهترین رمان معمایی گودریدز سال 2011

معرفی کتاب تو را بیشتر دوست دارم اثر لیسا گاردنر

یک سوال، یک تصمیم، و در کسری از ثانیه برایان داربی در کف آشپزخانه مرده است. همسر او، که پلیس ایالتی تسا لونی است، ادعا می کند که برای دفاع از خود به او شلیک کرده است و کبودی هایی در بدن دارد که می تواند ادعای او را اثبات کند. برای کارآگاه جانباز D. D. Warren باید یک پرونده باز و بسته باشد. اما دختر شش ساله آنها کجاست؟
هنگامی که تحقیقات مربوط به قتل در جستجوی یک کودک گمشده در سرتاسر کشور پخش می شود، د.د وارن باید با عاشق سابق خود، بابی دوج، همکاری کند تا عملکرد داخلی ذهن یک سرباز و در عین حال اسرار خانوادگی او را کشف می کند. آیا یک افسر پلیس آموزش دیده واقعا به همسر خود شلیک می کند؟ و آیا مادر به فرزند خود آسیب می رساند؟
برای تسا لونی ، هنوز بدترین اتفاق نیفتاده است. او در حال رفتن به تنگه ای است، که به جایی منتهی نخواهد شد، و نمی توان به کسی اعتماد کرد، زیرا زمان در حال اتمام است. او یک هدف دارد و از تمام آموزش های خود و نیز هر ترفندی که می شناسد استفاده می کند تا آنچه باید انجام شود را انجام دهد. هیچ فداکاری ای خیلی بزرگ نیست، هیچ عملی غیرقابل تصور نیست. مادر می داند چه کسی را دوست دارد. و دیگران باید بهای آن را بپردازند.

کتاب تو را بیشتر دوست دارم

لیسا گاردنر
لیسا گاردنر رمان نویس شماره 1 نیویورک تایمز است. او که یک کارمند بخش تحقیقات بود که علاقه خود را در داستان های پلیسی یافت و ذهنش را به یک نویسنده هیجانی عالی تبدیل کرده است. آخرین اثر او ، "هرگز نگو" است. لیسا با دو توله سگ بازیگوش و یک سگ نجات در کوههای نیوهمپشایر زندگی می کند. لیسا هنگامی که در حال نوشتن نیست دوست دارد پیاده روی کند، کریباج بازی کند و البته مطالعه کند!
نکوداشت های کتاب تو را بیشتر دوست دارم
یکی از بهترین نویسندگان هیجانی در بازار، بهترین کتاب خود را تا به امروز نوشته است.
Associated Press

شخصیت های گاردنر کاملا ترسیم شده اند. . . و داستان سرایی و طرح گیج کننده او برای طرفداران هارلان کوبن جذاب خواهد بود.
Publishers Weekly Publishers Weekly

قسمت هایی از کتاب تو را بیشتر دوست دارم (لذت متن)
حق با او بود. همه چیز در آخر به همین ختم می شد. این که چه کسی را دوست داری و چقدر حاضری به خاطرش خطر کنی. فریاد زد:«تفنگ! یالا لعنتی!» به دختر شش ساله ام فکر کردم. به عطر موهایش، به بازوهای لاغرش که دور گردنم حلقه می کرد، به زنگ صدایش وقتی هر شب او را در تخت می خواباندم و پتو را رویش می کشیدم. همیشه آرام می گفت:«دوستت دارم مامان» من هم دوستت دارم عزیزم، دوستت دارم. من هم دوستت دارم عزیزم، دوستت دارم. دستش را تکان داد تا کمربند و اسلحه ام را که در غلاف چرمی اش بود بگیرد. این آخرین فرصت بود. برای یک ثانیه توی چشم شوهرم خیره شدم. اون کیه که دوستش داری؟ تصمیم را گرفتم. کمربند نظامی ام را روی میز آشپزخانه گذاشتم. او اسلحه زیگ زاورم را قاپید و شلیک کرد.

مادران نزدیک می مانند، پدران رها می کنند. شاید این طریق زندگی باشد.

این الگوی زندگی من بود: دوست داشتن مردانی که شایسته من نبودند و با دانستن آن نیز، هنوز عشق آنها را آرزو می کنم.

لحظه سختی است که مجبورید با دلخوری خود مقابله کنید.