کتاب اعتراف

A Confession
تجربه و هنر زندگی 8
کد کتاب : 13395
مترجم :
شابک : 9786009407200
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 124
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1881
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 12
زودترین زمان ارسال : 3 اردیبهشت

اعتراف
A Confession
کد کتاب : 2535
مترجم :
شابک : 9786006867458
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 101
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1884
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 3 اردیبهشت

اعتراف من
A Confession
کد کتاب : 2334
مترجم :
شابک : 978-964-7468-94-7
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 168
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1884
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 3 اردیبهشت

معرفی کتاب اعتراف من اثر لئو تولستوی

کتاب اعتراف من، اثری نوشته ی لئو تولستوی است که نخستین بار در سال 1884 به انتشار رسید. تولستوی در اواخر زندگی، ثروت و شهرت خود را پس زد و به نوعی، به زاهدی تبدیل شد که به دنبال معنای زندگی می گشت. او اندکی بعد در یک ایستگاه قطار چشم از جهان فرو بست. این نویسنده ی بزرگ در دوران اوج شهرت خود، بحرانی از معنا را تجربه کرد. او به گفته ی خودش، مدام به خودکشی فکر می کرد و دیگر نمی توانست بدون درک هدف و معنای هستی اش، به زندگی خود ادامه دهد. تولستوی ماجرای این جست و جوی خود برای یافتن معنای زندگی و تفکراتش درباره ی هستی را در کتاب اعتراف من با مخاطبین سهیم شد تا به یکی از اولین اندیشمندانی تبدیل شود که به شکلی مدرن، به مسئله ی هستی و درک معنای زندگی پرداخته است.

کتاب اعتراف من


ویژگی های کتاب اعتراف من

لئو تولستوی از بزرگترین نویسندگان ادبیات روسیه

لئو تولستوی
لف نیکلایویچ تولستوی، زاده ی 9 سپتامبر 1828 و درگذشته ی 20 نوامبر 1910، فعال سیاسی-اجتماعی و نویسنده ی روس بود.لئو در خانواده ای اشرافی و با پیشینه ی بسیار قدیمی در یاسنایا پالیانا (در 160 کیلومتری جنوب مسکو) زاده شد. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد و پس از آن تحت سرپرستی عمه اش تاتیانا قرار گرفت. او در سال 1844 در رشته ی زبان های شرقی در دانشگاه قازان نام نویسی کرد، ولی پس از سه سال، در تاریخ 1846 تغییر رشته داد و خود را به دانشکده ی حقوق منتقل کرد تا با کسب دانش وکالت ...
نکوداشت های کتاب اعتراف من
Tolstoy's passionate writings on issues of faith, immortality, freedom, violence, and morality.
نوشته های پرشور تولستوی درباره ی مسائل ایمان، جاودانگی، آزادی، خشونت و اخلاقیات.
Penguin

A meditation on sadness and the meaning of life.
تأملی بر اندوه و معنای زندگی.
Standard Ebooks

A sincere reflection on life, morality, and the nature of faith.
پرداختی خالصانه به زندگی، اخلاقیات و ماهیت ایمان.
LibriVox

قسمت هایی از کتاب اعتراف من (لذت متن)
یگانه ایمان راستین من در آن زمان، ایمان به تکامل بود. این را نمی توانستم توضیح بدهم که این تکامل در چه نهفته بود و هدف آن چه بود. می کوشیدم خودم را از نظر فکری و ذهنی تکامل ببخشم. هر چه را می توانستم و هرچه را زندگی سر راهم قرار می داد، بیاموزم؛ می کوشیدم اراده ام را تکامل ببخشم: برای خودم قواعدی معین کرده بودم که تلاش داشتم از آن ها پیروی کنم؛ خودم را از نظر جسمی تکامل می بخشیدم؛ با انواع و اقسام تمرین ها می کوشیدم قدرت و چابکی ام را افزایش دهم و با انواع و اقسام محرومیت ها خودم را به تحمل و بردباری خو می دادم. و همه ی این ها را تکامل می دانستم.

زندگی ام دچار وقفه شده بود. می توانستم نفس بکشم، غذا بخورم، بنوشم و بخوابم. این کارها اجتناب ناپذیر بود. اما احساس زنده بودن نمی کردم چون هیچ آرزویی نداشتم. اگر چیزی می خواستم از پیش می دانستم که با به دست آوردن آن به هیچ نتیجه ی مطلوبی نخواهم رسید. اگر جادوگری می آمد و می گفت می تواند تمام آرزوهایم را برآورده سازد، نمی دانستم چه بگویم و چه بخواهم. اگر در لحظات سرخوشی ام هنوز طبق عادت گذشته آرزویی می کردم در لحظاتی که جدی می شدم خوب می دانستم که توهمی بیش نبوده و در حقیقت هیچ آرزویی ندارم. حتی در آرزوی دانستن حقیقت نیز نبودم چون می دانستم حقیقت چیست. حقیقت، بی معنا بودن زندگی بود.

این توقف های زندگی همیشه به شکل پرسش های یکسانی بروز می یافت: برای چه؟ خب، بعد چه؟ ... پرسش من، همان پرسشی که مرا در پنجاه سالگی به خودکشی سوق می داد، پرسش بسیار ساده ای بود که در وجود هر انسانی نهفته است. پرسشی که زندگی بدون آن ممکن نیست، همان طور که من در عمل داشتم این را تجربه می کردم. پرسش این بود: حاصل کل زندگی من چه خواهد بود؟ یا به بیانی دیگر: آیا در زندگی من معنایی هست که با مرگی که به طور حتم در انتظار من است، از میان نرود؟