کتاب سرود دوبلین و نمایشنامه های دیگر

Plays, Two
کد کتاب : 146897
مترجم : پرستو غفاری
شابک : ‫‬‮‭978-6228137216
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 246
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2004
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 26 آذر

معرفی کتاب سرود دوبلین و نمایشنامه های دیگر اثر کانر مک فرسن

آدم‌ها با گذشته‌هایی که همواره در فاصله و نزدیک‌اند و شهر به شهر، خیابان به خیابان، قدم به قدم، لیوان به لیوان و نفس به نفس در پی‌شان می‌آیند، چه می‌کنند؟ آدم‌هایی که از یک گذشته، یک زندگی و یک تاریخ شکست گریخته‌اند و بازهم هرآن که سر برمی‌گردانند یا به پیرامون‌شان نظر می‌کنند، همۀ آن‌چه پشت سر گذاشته‌اند را در حال و آینده‌شان می‌بینند، آن‌قدر بخت‌یار هستند که بتوانند به هر جان کندنی، ویرانی‌های سالیان از پس سالیان را بالاخره و برای همیشه بگذارند و درگذرند؟ کانر مک‌فرسن در سرود دوبلین و نمایشنامه‌های دیگر، در مسیر سنت درام‌نویسی ایرلندی‌های معاصر، زندگی همین آدم‌ها را برابر ما گذاشته و نمایشنامه‌هایش را بر مبنای همین پرسش‌ها شکل و قوام داده است. مردم آثار مک‌فرسن، ناقهرمانان دورانی‌ هستند که غرق در تباهی سعی داشته‌اند فرار کنند، درحالی‌که نمی‌دانند هربار که می‌گویی این آخرین‌بار است، گویی در نقطۀ آغاز همان اولین‌بار ایستاده‌ای، با این تفاوت که در گذر عمر تن و جان، مرگ ایستاده در می‌زند!

کتاب سرود دوبلین و نمایشنامه های دیگر

کانر مک فرسن
کانر مک فرسن (متولد 6 آگوست 1971) نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس و کارگردان صحنه و فیلم ایرلندی است. مک فرسن به رسمیت شناختن سهم خود در تئاتر جهان، در ژوئن 2013 توسط دانشگاه دوبلین به دکترای ادبیات، هونوریس کاوزا اهدا شد.مک فرسن در دوبلین متولد شد. وی در دانشگاه کالج دوبلین تحصیل کرد و نوشتن اولین نمایشنامه های خود را در آنجا به عنوان عضوی از UCD Dramsoc، جامعه دراماتیک کالج آغاز کرد و در ادامه شرکت Fly by Night Theater Company را تولید کرد که چندین نمایشنامه وی را تولید کرد. وی یکی از بهترین ...
قسمت هایی از کتاب سرود دوبلین و نمایشنامه های دیگر (لذت متن)
اما وضع همین بود دیگه. من یه جایی رو داشتم که برم اونجا ازخود بیخود بشم که فراموش کنم که یه زندگی کوفتی یه جای دیگه دارم. واسه همین ساده بود برام و این یعنی عشق خطرناک! یه احساس بی‌قیدوشرط کوفتی «برای داشتنت هر کاری می‌کنم.» خدایا! اون زن من رو خمار می‌کرد. تو از شر همچین چیزی خلاص شدی و این قضیه که برات تعریف کردم پایانشه. حالا می‌خوای چی کار کنی؟ می‌خوای خودت رو شکنجه بدی تا حالت بهترشه؟ حالت بهتر نمیشه! پس ادامه بده!