کتاب «بحران روایت» اثر بیونگ چول هان، کاوشی عمیق در مورد نقش روایتها در جامعه معاصر است. هان، یک نظریه پرداز برجسته فرهنگی، در این کتاب به این بحث میپردازد که چگونه کارکرد سنتی روایتها با ظهور رسانههای متعدد و نفوذ فراگیر سرمایهداری تغییر کرده است. کتاب با توضیح نقش اساسی روایات در زندگی آغاز میشود. به بیان نویسنده روایتها در طول تاریخ در خدمت ایجاد جامعه و متحد کردن افراد در یک واقعیت مشترک بودهاند. آنها حس تداوم و معنا را برای آدمیان در بر داشتند و به پیوند افراد از طریق داستانها و تجربیات مشترک کمک میکنند. با این حال، هان ادعا میکند که در جامعه اطلاعاتی امروزی، قدرت روایتها به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. عصر دیجیتال که شامل انتشار سریع اطلاعات است، داستانسرایی را به «داستان فروشی» تبدیل کرده است. این تغییر رویه منعکس کننده روند جدیای است که در آن روایتها عمدتا برای مقاصد تجاری به جای تقویت پیوندهای اشتراکی واقعی مورد استفاده قرار میگیرند. یکی از موضوعات محوری کتاب، تمایز روایتگری سنتی و پدیده روایتگری معاصر است. هان بحث میکند که در حالی که روایتهای سنتی جوامع پایدار و تجربیات مشترک ایجاد میکنند، داستانفروشی امروزی فقط ارتباطات زودگذر را در میان مصرفکنندگان ایجاد میکند. این دگرگونی به بحرانی منجر شده است که در آن روایتها نیروی الزامآور خود را از دست میدهند و صرفا به ابزاری برای کنار آمدن با زندگی مدرن تبدیل میشوند. در عصری که همه چیز دلبخواهی و تصادفی است، نیاز به روایتهای پایدار بیشتر میشود. با این حال، تجاریسازی روایتگری نمیتواند این نیاز را برطرف کند، در عوض حس قطع ارتباط و بیثباتی را تشدید میکند. سرمایهداری نیز، با تمرکز بیوقفهاش بر سود و مصرف، روایتها را تصاحب کرده و آنها را به کالاهای فروشی تقلیل میدهد و اهمیت عمیقتر آنها را از بین میبرد. هان علیرغم تصویر تیرهای که از جامعۀ امروز ترسیم میکند، بینشهایی در مورد چگونگی رفع این بحران ارائه میکند. او خواستار ارزیابی مجدد روایت ها و بازگشت به اشکال روایتگری است که بر تجربیات مشابه و پیوندهای مشترک تأکید دارند.
کتاب بحران روایت